پیشوای مهر-نگرشی نو بر ابعاد زندگانی امام هشتم(ع)  ( صص 102-101، 108-107 ) شماره‌ی 5794

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره علمی و فرهنگی امام > سيره علمی > علم غيب امام رضا (عليه السلام) = (علم نسبت به نيت بندگان)

خلاصه

جمعی از شیعیان از راه دور برای دیدار با حضرت رضا به خراسان رفتند. این گروه در عین آن که شیعه بودند، به گناهانی هم آلوده بودند. آنها یک ماه در خراسان ماندند و هر روز دو بار به در خانه امام رضا می آمدند ولی دربان اجازه ورود به آنها نمی داد. سرانجام آنها توسط دربان به امام پیام دادند ما از راه دور آمده ایم؛ اگر شما را ملاقات نکنیم، روسیاه خواهیم شد و هنگام مراجعت به وطن، در نزد مردم شرمنده و سرافکنده میگردیم به ما اجازه ملاقات بده.امام در نهایت اجازه ملاقات دادند آنها گله کردند؛ امام فرمودند: این که اجازه ندادم برای این است که ادعا میکنید شیعه حضرت علی هستید، ولی دروغ میگویید. شیعه علی ، حسن و حسین و سلیمان و ابوذر و مقداد و.. بودند. شما مدعی هستید که شیعه امیر مؤمنان علی هستید ولی در بیشتر اعمال با آن حضرت مخالفت میکنید. آنها بلافاصله تو به حقیقی کردند و پس از آن، امام وجه بیش تری به آنان نشان دادند

متن

ارشاد و راهنمایی

احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی که از بزرگان اصحاب امام رضا محسوب میشود نقل میکند من با سه تن دیگر از یاران امام خدمتشان شرفیاب شدیم و ساعتی نزد امام نشستیم. چون خواستیم بازگردیم امام به من فرمودند ای احمد تو بنشین. همراهان من رفتند و من خدمت امام ماندم و سؤالاتی داشتم که به عرض رساندم و امام پاسخ می فرمودند؛ تا این که پاسی از شب گذشت. خواستم مرخص شوم، فرمودند می روی یا نزد ما می مانی؟

عرض کردم هر چه شما بفرمایید؛ اگر بفرمایید بمان می مانم و اگر بفرمایید برو می روم.

فرمودند بمان و این هم رختخواب و به لحافی اشاره نمودند. آنگاه امام برخاستند و به اتاق خود رفتند. من از شوق به سجده افتادم و گفتم سپاس خدای را که حجت خدا و وارث علوم پیامبران در میان ما چند نفر که خدمتش شرفیاب شدیم تا این حد به من محبت فرمودند. 

هنوز در سجده بودم که متوجه شدم امام به اتاق من بازگشته اند؛ برخاستم حضرت دست مرا گرفتند و فشردند و فرمودند:

ای احمد امیر مؤمنان به عيادت صعصعة بن صوحان - که از یاران ویژه آن حضرت بود - رفتند و چون خواستند برخیزند فرمودند: «ای صعصعه از این که به عیادت تو آمده ام، به برادران خود افتخار مكن عيادت من باعث نشود که خود را از آنان برتر بدانی از خدا بترس و پرهیزگار باش و برای خدا تواضع و فروتنی کن؛ خدا تو را رفعت می بخشد.(۱ - معجم رجال الحدیث، ج ۲، ص ۲۳۷)

در حقیقت امام با این عمل و سخن خویش، هشدار دادند که هیچ عاملی جای خودسازی و تربیت نفس و عمل صالح را نمی گیرد و به هیچ امتیازی نباید مغرور شد؛ حتی نزدیکی به امام و عنایت و لطف آن بزرگوار نیز نباید وسیله فخر و مباهات و احساس برتری بر دیگران گردد.

صص 102-101

بی اعتنایی حضرت به شیعه نماها

جمعی از شیعیان از راه دور برای دیدار با حضرت رضا به خراسان رفتند. این گروه در عین آن که شیعه بودند، به گناهانی هم آلوده بودند. آنها یک ماه در خراسان ماندند و هر روز دو بار به در خانه امام رضا می آمدند ولی دربان اجازه ورود به آنها نمی داد. سرانجام آنها توسط دربان به امام پیام دادند ما از راه دور آمده ایم؛ اگر شما را ملاقات نکنیم، روسیاه خواهیم شد و هنگام مراجعت به وطن، در نزد مردم شرمنده و سرافکنده میگردیم به ما اجازه ملاقات بده.

امام در نهایت اجازه ملاقات دادند آنها گله کردند؛ امام فرمودند: این که اجازه ندادم برای این است که ادعا میکنید شیعه حضرت علی هستید، ولی دروغ میگویید. شیعه علی ، حسن و حسین و سلیمان و ابوذر و مقداد و.... بودند. شما مدعی هستید که شیعه امیر مؤمنان علی هستید ولی در بیشتر اعمال با آن حضرت مخالفت میکنید... آنها بلافاصله تو به حقیقی کردند و پس از آن، امام وجه بیش تری به آنان نشان دادند.( ۱ - بحار الانوار، ج ۶۸ صص ۱۵۸ - ۱۵۹، با تلخیص)

صص 108-107 

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه