هشتیمن پیشوای شیعه  ( 48-49 ) شماره‌ی 5901

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > سفر امام رضا (عليه السلام) از مدينه تا مرو > امام رضا (عليه السلام) در مرو

خلاصه

حضرت پس از حرکت از سرخس بجانب مرو که پایتخت مامون بود عزیمت کرد و بهمراهی سیصد نفر از سادات و همراهیان وارد مرو شد

متن

بجانب پایتخت مامون

حضرت پس از حرکت از سرخس بجانب مرو که پایتخت مامون بود عزیمت کرد و بهمراهی سیصد نفر از سادات و همراهیان وارد مرو شد .

مامون بمجرد اطلاع استقبال شایانی از حضرت کرد و شبانه او باتفاق فضل بن سهل بحضور انورش شرفیاب شد و با کمال اشتیاق دست در گردن حضرتش در آورد و دست و صورت حضرت را بوسید و جهت احضار حضرتش را بعرض رسانید و قبولی خلافت را از آنجناب خواستار شد و معروض داشت ناچار باید مقام خلافت حضرت رضا و خلافت را بپذیری؛ حضرت فرمود هیچگاه باختیار خود خلافت را قبول نمیکنم زیرا اگر خدای متعال لباس خلافت را بر اندام تو بریده شایسته نیست آنرا از اندام خود بیرون آورده بقامت دیگری بپوشانی و اگر این لباس از تو نیست و حق دیگریست نمیتوانی در حق دیگری تصرف نموده و آنرا در اختیار شخص دیگری قرار دهی چند روز همین سخن بین مأمون و حضرت رضا (ع) رد و بدل میشد تا بالاخره مامون اظهار داشت هرگاه خلافت را نمی پذیری ولایتعهدی مرا قبول کن تا پس از من بمقام خلافت نائل گردی حضرت فرمود بخدا سوگند از پدرانم بروایت شنیده ام که من پیش از تو از دنیا خواهم رفت و مرا بزهر جفا مسموم میکنند و در سر زمین غربت کنار هارون الرشيد مدفون میشوم چنانکه فرشتگان زمین و آسمان بر مظلومیت من میگریند . 

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

سخنرانی ، کتاب معارفی