مامون سخت ناراحت شد و بالاخره اظهار داشت هرگاه ولایتعهدی مرا نپذیری و از شوکت من در هراس نباشی گردن ترا خواهم زد .
حضرت فرمود اکنون که کار بدینجا منتهی شد من اسباب هلاکت خویش را بدست خود فراهم نمیسازم و ولایتعهدی ترا با این شرائط می پذیرم .
که بهیچ عنوان در امور خلافتی مداخله ننمایم که کسی را بگمارم یا از کار برکنار سازم یا آئینی را بوجود آورم یا سنتی را متروك بدارم و بالاخره از دور ناظر بامور ولایتعهدی می باشم.
مامون با توجه بشرائط مزبور حضرت را بولا یتعهدی خود بر گمارد و حضرت هم با کمال بی علاقگی و برای حفظ جان خود زیر بار ولا يتعهدى او رفت .