مبارزه با غرور و تکبر
یکی از صفات ناپسند تکبر و غرور می باشد که از دیدگاه امام رضا ناپسند و زشت معرفی شده و آن حضرت در برابر کسانی که چنین صفتی داشته اند، مبارزه نموده است.
احمد بن ابی نصر بزنطی گوید:
امام رضا مرکب خویش را برایم فرستاد، و چون به صریا آمدم همه شب را در خدمت آن حضرت بودم پس از آن که شام برایم آورده شد، امام فرمود: برایم رختخواب اندازند، یک بالش طبری و یک تشک و لباس خواب قیصری با یک عدد ملحفه مروی برایم آورده شد و پس از آن که شام خوردم.
امام فرمود: آیا می خواهی بخوابی؟
گفتم: آری فدایت شوم پس امام شخصاً ملحفه و لحاف را به رویم انداختند و فرمود: خداوند شبت را سلامت گرداند، و ما در آن وقت، روی پشت بام بودیم.
هنگامی که امام از نزد من پایین رفت در دل خود گفتم من از امام کرامت و محبتی دیدم که هرگز کسی آن را ندیده است ناگهان آوازی برآمد ای احمد و این آواز برای من شناخته نبود تا این که غلام آن حضرت وارد شد.
گفت: آقایم را اجابت کن من فرود آمدم و به نزد آن حضرت رفتم امام رو به سوی من کرد و فرمود دست خود را پیش آر، من دست خود را جلو بردم حضرت آن را گرفت و فشرد.
سپس فرمود: امیرالمؤمنین که درود خدا بر او باد به دیدار صعصعة بن صوحان رفت و چون خواست از نزد او برخیزد، فرمود:
ای صعصعة بن صوحان به این که تو را عبادت کردم، بر دیگران مباهات مکن و مواظب نفس خویش باش و گمان کن که مرگت فرا رسیده است و آرزوها تو را به بازی نگیرند تو را به خدا می سپارم و درود فراوان بر تو میفرستم .(۱)( قرب الاسناد ۲۲۲؛ الخرائج والجرائح ۲۳۷)