سکوت دانشمندان
«مأمون» رو به عالم مسیحی که جاثلیق» نام داشت کرد و گفت: ایشان علی بن موسی ال از اولاد «فاطمه ای دختر پیامبر ما و علی بن ابیطالب » است. دوست دارم که با او مباحثه کنی و جانب انصاف را هم نگه داری!» «جاثلیق» گفت: «چگونه با کسی مباحثه کنم که از کتابی دلیل می آورد که من منکر آن هستم و از پیامبری حدیث میگوید که من به او ایمان ندارم!». همه افراد مجلس ساکت شدند و منتظر جواب امام ماندند. امام بدون اینکه ناراحت شود با خوش رویی فرمود: «اگر از «انجیل» برایت دلیل بیاورم قبول میکنی؟ «جاثلیق» با تمسخر جواب داد: مگر می توانم چیزی را که در «انجیل» نوشته شده است رد کنم؟» امام فرمود: «خوب! حالا سؤال کن!» جاثلیق» گفت: شاهد عالمی را به غیر از مسلمانان مثال بیاور که نبوت پیامبر شما را قبول کرده باشد. امام فرمود: نظرت درباره یوحنای دیلمی» چیست؟» جاثلیق گفت: «به» به نام کسی را گفتی که محبوب ترین شخص در نزد عیسی مسیح » بوده است». امام فرمود: «در انجیل آمده است که «یوحنا» گفت که مسیح » مرا خبر داده به دین محمد عربی و مرا مژده داد به اینکه «محمد» بعد از اوست من این خبر را به «حواریون» مژده دادم و آنها به «محمد» ایمان آوردند». «جاثلیق» گفت: او به نبوت مردی و آمدن وصی او مژده داده ولی نام او را نگفته و مکانش را هم مشخص نکرده است. امام رو به یکی از حاضران که از اهالی «روم» بود و «نسطاس» نام داشت کرد و پرسید: آیا تو سفر سوم انجیل را حفظ هستی؟» «نسطاس» با تعجب گفت: «بله، حفظ هستم» امام فرمود: «پس من این قسمت را میخوانم و تو داوری کن که آیا من درست میخوانم؟» و بعد امام با صدای بلند انجیل را از حفظ خواند و به قسمتی رسید که ذکر نام و مشخصات پیامبر له شده بود. حضرت رضا » ۱. احتمالا تحریف کتب مقدس از همان زمانها آغاز شده بوده که انجیلی که «جاثلیق» خوانده بوده با انجیل نسطاس رومی فرق داشته محققان هنوز از انجیلهایی قدیمی خبر می دهند که نه تنها نام پیامبر بلکه نام و مشخصات حضرت علی و نیز جناب صاحب الزمان (عج) در آنها ذکر شده است. نقل است که این انجیل های قدیمی در زیر زمین کلیساها و گاوصندوقهای واتیکان پنهان شده اند تا دور از چشم مردم باشند. همچنان که وقتی حضرت فاطمه الله با تلفظ «فاطیما در زمان معاصر به سه کودک مسیحی ظاهر شد سخنانش را تغییر دادند و بازمانده این ماجرا را به دلایل عجیب و غریب ممنوع الملاقات کردند مستند این واقعه بارها از تلویزیون ایران پخش شده است. از «نسطاس» سؤال کرد و او درستی مطلب را تأیید کرد. آنگاه رو به جاثلیق کرد و فرمود: «چه» میگویی؟ این روایت «انجیل» است. اگر کنی حضرت عیسی » را انکار کرده ای! جاثلیق» که هنوز از بهت خارج نشده بود، به ناچار به درستی سخن امام اقرار کرد و لوله ای در مجلس افتاد. امام سخنش را ادامه داد و از او پرسید: حضرت عیسی الله در عبادت چگونه بود؟ جاتلیق» جواب داد: «روزها روزه میگرفت و شب ها همیشه به عبادت می ایستاد امام فرمود: اگر عیسی له خدا بود پس عبادت چه کسی را می کرد؟ جاثلیق لحظه ای ساکت ماند و بعد به خودش مسلط شد و گفت: خوب او مردگان را زنده میکرد بیماران را شفا می داد و کور را بینا می کرد. پس چنین کسی مستحق پرستش است». امام فرمود: حضرت یسع لا هم پیامبری بود که همه این معجزات را داشت و روی آب هم راه میرفت؛ ولی پیروانش ادعا نکردند که او خداست». بعد امام رو به رأس الجالوت یهودی کرد و پرسید: «آیا «تورات» را حفظ هستی؟ رأس الجالوت با حیرت سرش را تکان داد. امام با صدای بلند قسمتی از «تورات» را خواند و برای حاضران معنی کرد و فرمود این داستان پیامبری به نام حضرت حزقیل است که به اذن خدا هزاران نفر از جوانان قوم بنی اسرائیل را پس از شصت سال که از مرگشان میگذشت زنده کرد پس چرا شما این دو پیامبر را که پیش از حضرت عیسی الله آمده بودند به خدایی نمی گیرید؟ «جاثلیق» سرش را پایین انداخته بود و سخنی نمی گفت. همه سکوت کرده بودند و منتظر جواب او بودند. بالاخره سرش را بلند کرد و گفت: «جوابی ندارم که بدهم. حق با شماست».