زندگانی امام علی ابن موسی الرضا(ع) و یاران آن حضرت  ( صص 151-147، 209-208 ) شماره‌ی 6203

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > دوران امامت امام > از نظر فرهنگی

خلاصه

یکی از اقدامات مأمون برگزاری جلسات متعدد مناظره و مباحثه با علماء و بزرگان فکری و عقیدتی با امام رضا بود. مأمون به ظاهر قصد خود را از برگزاری چنین جلساتی آگاهی و آشنایی با سئوالات و شبهات ذهنی خویش و نیز نمایش قدرت و توانایی امام در برابر عقاید و اندیشه های مختلف اعلام نمود، لكن قصد و نیت واقعی او تخریب شخصیت امام بوده است. زیرا او تصور می کرد امام الله قدرت مقابله و برابری با سیل سئوالات انحرافی بزرگان ادیان مختلف و صاحب نظران اندیشه های التقاطی را نخواهد داشت.

متن

فعالیت های علمی فرهنگی

در این عصر بیش از تمامی دوران حکومت عباسیان فعالیتهای علمی رشد چشمگیری داشته است، از آن جمله

تأسيس کتابخانه های عمومی

در این دوران کتابخانه های بسیاری تأسیس شد که مهمترین آنها بیت الحکمه بوده است.

تأمین و تهیه کتاب

در زمان مأمون بسیاری از کتابها از سراسر جهان شناسایی تهیه و به بیت الحکمه انتقال می یافت. او بسیاری از کتابهای خراسان را به آنجا منتقل کرد بعضی از کتاب های فلسفی و علمی را از امیر سامانی طلب کرد و آنها را به بیت الحکمه آورد. مأمون در هر کجا می شنید کتابی هست آن را تهیه می کرد. ( حياة الامام محمد الجواد، ص ۱۹۷.)

 سهل بن هارون بن راهبون در دارالحکمه نویسنده بود و مأمون او را بر قسمتی از مکتب دارالحکمه به عنوان خزانه دار برگزید زیرا در آنجا کتابهای فلسفی نگهداری می شد که از جزیره قبرس آورده شده بود.

مأمون پس از صلح با حاکم جزیره قبرس از وی خواست کتاب هایی را که به وسیله یونانیان در خانه ای جمع شده بود و جز آنان کسی دیگر از آن آگاهی نداشتند، برای او بفرستد. حاكم جزیره پس از مشورت با صاحبان خرد سرانجام آنها را به سوی مأمون روانه کردند. مأمون با آمدن کتابها خرسند شد و سهل را به عنوان خزانه دار انتخاب کرد. (زندگانی امام علی بن موسی الرضا، ج ۲، ص ۲۸۴)

 غیلان فارسی خزانه دار کل کتابخانه بود و برای هارون و مأمون نسخه برداری می کرد. این کتابخانه مرکز تحقیق محققین و دانشمندان در زمینه علوم مختلف بود. وقتی هلاکو خان مغول مردم بغداد را قتل عام کرد این کتابخانه را نیز از بین برد از این رو جهان اسلام مهمترین میراث فرهنگی خود را از دست داد. (همان)

ترجمه کتابها

زندگانی امام علی بن موسی الرضا الله و یاران آن حضرت یکی از مظاهر گسترش فرهنگی در آن عصر ترجمه کتابهای خارجی به زبان عربی بود. این کتابها بیشتر شامل ریاضیات طب فلسفه و علوم سیاسی می شد.

 ابن ندیم در کتاب الفهرست خود نام بسیاری از این کتابها را ذکر کرده است و روایت می کند که مأمون مکاتباتی با پادشاه روم داشت و از وی خواست تا نسبت به ارسال کتاب های قدیمی که در انبارها ذخیره شده او را یاری کند. پادشاه روم بعد از امتناع، پاسخ مثبت داد. پس مأمون هیأتی از جمله حجاج بن مطر ابن بطریق و سلم سرپرست بیت الحکمه را به روم فرستاد. آنها هر چه کتاب یافتند حمل کرده و به دارالحکمه انتقال دادند. ( الفهرست، ص ۳۳۹)

 به یقین ترجمه این کتابها به عربی نقش مؤثری در رشد فکری جویندگان علوم و محققان داشته است.

خلق قرآن

از مراجعه به آثار کلامی متکلمین شیعی در می یابیم که جمهور آنها به حدوث کلام باریتعالی قایل بوده اند و این نکته ای است که علامه حلی بر آن تأکید نموده است و آن را برخلاف رأی اشاعره در باب این مسأله دانسته اند.

در واقع با مطالعه آثار کلامی شیعی نیز میبینیم که متکلمین شیعه هرگاه درباره مسئله خلق قرآن سخن گفته اند رد آراء اشاعره و حنابله را که در قدمت قرآن متفق القول بوده اند مدنظر داشته اند. برای مثال ابو اسحاق نوبختی به هنگام اثبات خداوند و یگانگی و صفات او از گفتار اشاعره در این باره به «قول الخصم یاد کرده و رأی آنها در باب «کلام نفسی» و «قدیم بودن معانی را باطل و مردود دانسته است.

ابن بابویه بیش از دیگران به مسئله حدوث و قدم کلام خدا توجه نشان داده و کوشیده است با ایجاد همگونی میان روایات منسوب به امامان شیعه مبنی بر ابا داشتن ایشان از مخلوق یا نا مخلوق خواندن قرآن و محدث خواندن آن توسط امام صادق الله آن را به شیوه آنها کلام خدا» بخواند. برهان سه گانه ابن بابویه که شکلی کلامی دارند، درباره حدوث کلام خدا که در عین حال از همسانی آراء متکلمین و محدثین امامیه خبر می دهند عبارتند از:

 ۱ توسل به این واقعیت که قرآن به صورت پاره هایی جدا از هم نازل شده و آنگاه به یکدیگر پیوسته گشته اند و بنابراین پاره های مذکور مشتمل بر عرض اتصال و انفصال بوده و بنابراین مشمول این حکم اند که هر چه اتصال و انفصال یابد، محدث است. او این برهان را از جمله مقدمات استدلال خود بر اثبات وجود خدا نیز قرار می دهد.

 ۲ باطل برشمردن حکم درباره شخصی که وجود ندارد، چه در آیاتی از قرآن خداوند از سخنان کسانی چون نوح و فرعون یاد کرده است که فانی و محدث اند و از آنجا که خدا در آنچه و حی کرده راستگو است سخن او در این باره نمیتواند قدیم باشد. چون در این صورت این افراد پیش از خلق خود این سخنان را گفته اند که این امری محال است. اتکاء بر واقعیت نسخ احکام و این واقعیت که آنچه پایانی داشته باشد ناگزیر باید آغازی هم برایش برشمرد و چون خداوند در برخی آیات قرآن از امکان محو و نسخ آیات سخن گفته است. بنابراین آیات قرآن لاجرم مانند خود آن محدث بوده اند. ( دائرة المعارف تشیع، ج ۷، صص ۲۳۳ - ۲۳۲)

اندیشه خلق قرآن در اواخر دولت امویان پای گرفت و جعد بن درهم، معلم مروان بن محمد آخرین خلیفه بنی امیه نخستین کسی بود که درباره آن سخن گفت و فصولی را نوشت و آن را شرح داد و در دمشق منتشر ساخت. چون حکومت او را احضار کرد، از آنجا گریخت و در کوفه منزل گزید و به جهم بن صفوان که طایفه جهمیه منسوب به اوست، تعلیم داد. 

سرانجام هشام بن عبدالملک او را گرفت و تحت الحفظ برای خالد قسری، امیر عراق فرستاد و دستور به کشتن او داد خالد نیز بعد از نماز عید قربان او را قربانی کرد.

 این اندیشه بعد از کشته شدن جعد تا زمان هارون الرشيد مخفی ماند. اما چون معتزله ظاهر شد به اظهار اینکه قرآن مخلوق است، پرداختند.

بشر المریسی مهم ترین کسی بود که مردم را به این عقیده میخواند و کتاب های بسیاری نیز در این باره نوشت. چون این خبر به هارون رسید قصد جان او را کرد و اعلان کرد چون بر او چیره شوم آن گونه او را خواهم گشت که تا کنون احدی را آن طور نکشته باشم و بشر خود را به کلی از حکومت هارون مخفی کرد. اما چون مأمون به حکومت رسید اعلام کرد که قرآن مخلوق است و مردم را مجبور به پذیرش این عقیده نمود و هر کسی مخالفت می کرد با شکنجه و عذاب او مواجه میشد. در نتیجه این حرکت فعال شد و گسترش یافت و این موضوع مهم ترین حادثه ای است که در زمان امام رضا له رخ داد. (زندگانی امام علی بن موسی الرضا، ج ۲، صص ۳۴۳ - ۳۲۱)

برگزاری جلسات مناظره و مباحثه

یکی از اقدامات مأمون برگزاری جلسات متعدد مناظره و مباحثه با علماء و بزرگان فکری و عقیدتی با امام رضا بود. 

مأمون به ظاهر قصد خود را از برگزاری چنین جلساتی آگاهی و آشنایی با سئوالات و شبهات ذهنی خویش و نیز نمایش قدرت و توانایی امام در برابر عقاید و اندیشه های مختلف اعلام نمود، لكن قصد و نیت واقعی او تخریب شخصیت امام بوده است. زیرا او تصور می کرد امام الله قدرت مقابله و برابری با سیل سئوالات انحرافی بزرگان ادیان مختلف و صاحب نظران اندیشه های التقاطی را نخواهد داشت.

 اما به هر حال برپایی چنین جلساتی توانست اذهان آشفته بسیاری را نسبت به پاره ای از سئوالات و ابهامات روشن سازد و بر دانش و آگاهی اندیشمندان بیفزاید.

شکوفایی علوم

در این عصر علم و دانش رونقی افزون و خواستارانی بی شمار یافت. اما علومی که اهمیت بیشتری داشت علوم قرآنی بود که بیشتر علماء و بزرگان نسبت به تحقیق و تدریس آن همت می گماشتند. این علوم شامل تفسیر، حدیث، فقه، اصول، نحو و علم کلام بود.

 از دیگر علومی که در آن عصر دایر بود و رونق داشت میتوان به علوم پزشکی شیمی معماری مهندسی شهری و نجوم اشاره کرد.

مراکز علمی آن دوران عبارت بودند از:

1.  بغداد

بغداد یکی از شهرهای بزرگ علمی و پایتخت کشور اسلامی بود که در آنجا انواع مؤسسات علمی مدارس مکاتب و بیت الحکمه ها وجود داشت.

2. يثرب

یثرب (مدینه) نیز از مهمترین مراکز علمی در اسلام بود زیرا مدرسه و حوزه های علمی و فقهی اهل بیت در آنجا تشکیل می شد.

3. كوفه

بعد از یثرب کوفه از اهمیت بسزایی برخوردار بود. مسجد جامع اعظم، مرکزی برای تحقیقات اسلامی بود. حسن بن علی و شاء میگوید در مسجد کوفه نهصد شیخ را دیدم که هر کدام می گفتند جعفر بن محمد ) برای من نقل کرد. (حياة الامام موسى بن جعفر، ج ۱، ص ۸۲ )

بسیاری از خانواده های مهم علمی از مسجد کوفه فارغ التحصیل شدند که از آن جمله می توان آل جبان تغلبی آل اعین بنوعطیه و بیت بنی دراج را نام برد. (تاریخ الاسلام، ج ۲، ص ۳۳۸)

4. بصره

بصره از مراکز مهم علم نحو بود و نخستین کسی که این مدرسه را ایجاد کرد ابوالاسود دوئلی شاگرد امام علی الله بود. از بزرگان این مؤسسه سیبویه فارسی مؤلف کتاب سیبویه در نحو است.

نحویون بصره را اهل منطق میگفتند تا از نحویون کوفه تمیز داده شوند. بصره نه تنها مرکزی برای علم نحو بلکه مدرسه ای برای علم تفسیر قرآن کریم و نیز مدرسه علم عروض و لغت بود از علمای بارز فن تفسیر ابو عمرو بن العلاء، و در علم عروض و لغت خلیل بن احمد فراهیدی صاحب کتاب العین را میتوان نام برد خلیل بن احمد کسی است که اولین معجم لغوی را در زبان عربی وضع کرده است. (حياة الامام محمد جواد، ص ۱۹۲)

(147-151)

حقوق اقلیت ها

اسلام برای اقلیتهای مذهبی و اهل ذمه حقوقی را در نظر گرفته که حکام تمامی بلاد و دیگر افراد جامعه ملزم به رعایت آن می باشند.

 اهمیت این حقوق تا بدان جاست که مولای متقیان امام علی الله در برابر هتک حرمت و پایمال شدن حقوق یک زن یهودی که عاملان حکومت خلخال از پای او در آوردند، با اندوه و تندی می فرماید: اگر انسان به خاطر این عمل تضييع حقوق زن یهودی بمیرد، به جاست.

 ائمه معصومین که خود اسطوره و آینه تمام نمای آیات کریمه و سیره نبوی ﷺ می باشند، نه تنها خود در رعایت احکام مقررات و شرایع دینی اهتمام وافر داشتند، بلکه در فرصت های مناسب و مواقع خاص جامعه را نسبت به فراگیری و اجرای حقوق شرعی و احکام الهی سفارش مینمودند و در برابر تضییع حقوق دردمندان مستمندان، کارگران و.... و پیروان مکاتب غیر اسلامی هشدار داده و نسبت به بی عدالتی ها برخورد مناسب می کردند.

 امام رضا الله نیز همچون سایر ائمه اطهار پیروان مکاتب الهی را که در قلمرو حکومت اسلامی قرار داشته و زندگی میکردند صاحب حق دانسته و در برخورد با آنان طبق سفارش و دیدگاه قرآن کریم و سیره نبوی عمل می نمودند.

به نمونه هایی از آن به شرح زیر می پردازیم:

یاسر، خدمتکار امام رضا الله میگوید نامه ای از نیشابور به مأمون رسید که؛ «مردی زرتشتی مذهب هنگام مرگ وصیت کرده است تا اموالی که از او برجای می ماند میان بینوایان و تهیدستان تقسیم کنند. 

قاضی نیشابور نیز ماترک او را میان مسلمانان تقسیم کرده است. مأمون نظر امام رضا الله را نسبت به این عمل جویا شد.

 امام فرمود زرتشتیان برای بینوایان مسلمان وصیت نمیکنند، بنابراین نامه ای به قاضی نیشابور بنویسید و از او بخواهید تا به همان میزانی که بخشش نموده است از مالیات های مسلمانان بردارد و به بینوایان زرتشتیان بدهد. ( همان، ص ۱۵ )

در خبری دیگر از ریان بن شیب آمده است که می گوید:

از امام رضا الله پرسیدم خواهرم وصیت کرده است تا مالی را میان گروهی از مسیحیان تقسیم نمایم و من قصد دارم آن را میان همکیشان مسلمان خود تقسیم کنم. 

امام فرمود وصیت را آن گونه که هست عمل کن زیرا خداوند فرموده است: «گناه آن بر کسانی است که وصیت را تغییر بدهند..... (کافی، ج ۷، ص ۱۶ ۲ )

زکریا می گوید: از امام رضا پرسیدم چنانچه مردی از اهل ذمه به فقر و گرسنگی مبتلا شده باشد و از روی ناچاری فرزندش را به عنوان برده در اختیار بگذارد تا خرج و خوراک او فرزندش) تأمین شود چه حکمی خواهد داشت؟

امام الله فرمود: (انسان) آزاد خرید و فروش نمیشود. این کار شایسته نیست، حتی این عمل درباره ذمیان نیز روا نمی باشد. (تهذيب الاحكام، ج ۷، ص ۷۷؛ استبصار، ص ۸۳)

(208-209)

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه