جلوه هایی از خلق و خوی حضرت رضا (ع)
شیخ صدوق از ابراهیم بن عباس روایت کرده که:
هرگز ندیدم که حضرت رضا کسی را به زبان بیازارد و ندیدم که کلام کسی را قطع کند. او هیچگاه در حضور کسی پای خود را دراز نمیکرد و در هیچ مجلسی به احترام حاضران تکیه نمی داد و از برآوردن حاجت هیچ نیازمندی دریغ نمیورزید.(1) منتهى الامال، ج ۲، ص ۴۶۲)
روایت است که روزی آن حضرت به حمام عمومی رفت شخصی که امام را نمی شناخت گفت: «ای مرد پشت مراکیسه بکش!
امام فوراً برخاست و مشغول کیسه کشیدن شد. مدتی بعد که عده ای وارد شدند و امام را در آن حال دیدند بر سر آن مرد فریاد کشیدند که مگر نمیدانی او ولیعهد و امام شیعیان است.
آن مرد بسیار شرمنده شد و به عذرخواهی پرداخت ولی امام همچنان با کمال میل به کیسه کشی او ادامه داد.(2) مناقب آل ابیطالب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۳۶۲)
معنویت و عبودیت امام رضا (ع)
شیخ صدوق در روایتی آورده است:
عادت حضرت رضا بر آن بود که شب ها کم می خوابید و غالب اوقات خود را به عبادت میگذراند و در یک شبانه روز هزار رکعت نماز میخواند و روزه بسیار میگرفت و به روزه سه روز هر ماه یعنی پنج شنبه اول ماه و پنج شنبه آخر ماه و پنج شنبه میان ماه مداومت داشت و می فرمود: «روزه این سه روز برابر روزه دهر است.
آن حضرت بسیار احسان میکرد و صدقه پنهانی می داد و اکثر صدقات او در شبهای تار بود.
امام شبها که در بستر میخوابید تلاوت قرآن بسیار می نمود و هرگاه میگذشت به آیه ای که در آن ذکری از بهشت و یا آتش شده بود گریه میکرد و از حق تعالی بهشت را طلب می کرد و از آتش پناه می جست.
او در هر سه روز قرآن را ختم میکرد و می فرمود: «اگر بخواهم میتوانم در کمتر از سه روز ختم قرآن کنم ولی هرگز از آیه ای نمیگذرم مگر آنکه در آن تفکر میکنم که در چه مورد و به چه هنگام نازل گشته است.(1) عيون اخبار الرضا (ع)، شیخ صدوق، ج ۲، ص ۱۸۲)