مادر ماجده حضرت رضا - علیه السلام .
مادر حضرت رضا بنام تكتمَ - نَجْمَه - أروى - سَكَنْ - سمانه - ام البنین بود و بعضی خیزران - صفر - شفرا میگفتند ام ولدی بود که حمیده مادر امام موسی ـ علیه السلام که از جمله اشراف عجم بود کنیزی خرید و او را تکتم نامید و آن جاریه سعادتمند بهترین زنان بود در عقل و دین و . و حیا و خاتون خود حمیده را بسیار تعظیم می کرد و هرگز نزد وی نمی نشست برای تعظیم و اجلال او، پس حمیده روزی با حضرت امام موسی ـ علیه السلام - گفت :
ای فرزند گرامی نکنم جاریه ایست که من از او بهتر ندیده ام در زیرکی و محاسن اخلاق و میدانم هر نسلی که از او بوجود آید پاکیزه و مطهر خواهد بود، و او را به تو میبخشم و از تو التماس میکنم که رعایت حرمت او بنمائی.
چون حضرت رضا از او بوجود آمد او را طاهره نامیده، و حضرت رضا - عليه السلام - شیر بسیار می آشامید روزی طاهره درخواست مرضعه نمود گفتند مگر شیر تو کم است؟ گفت: دروغ نمی توانم گفت به خدا سوگند که شیر من کم نیست ولکن نوافل و دعاهائی که پیشتر داشتم و به آنها عادت کرده بودم، به سبب شیر دادن کم شده است و به این سبب معاون میخواهم که دعاها و ذکرهای خود را ادامه دهم از نماز و تسبیح و از روزی که فرزندم ولادت یافته از دعاهای خود بازماندم. (۱) (عيون اخبار الرضا، ج ۱، باب ۲، ص ۱۲ و ۱۳)
و دلیل بر اینکه نام مادر امام رضا - عليه السلام . (تكتم) بود قول شاعر است در مدح امام رضا - عليه السلام ..
أَلَا إِنَّ خَيْرَ النَّاسِ نَفْساً و وَالِداً وَرَهْطاً وَأَجْدَاداً عَلِيُّ الْمُعْظَمُ
آتَانَا بِهِ لِلْعِلْمِ وَالحِلْمِ ثامناً إماماً يُؤَدِّي حُجَّةَ اللَّهِ تَكْتُم (٢) ( عيون اخبار الرضا، ج ۱، باب ۲، ص ۱۲ و ۱۳)
آن چنان مادر اینچنین پدری کی جهان دیده یکچنین گهری
دهر بالد بخود که آوردست در همه عمر خود رضا پسری
علی بن میثم از پدرش روایت کرده که چون حمیده مادر حضرت موسی بن جعفر - عليه السلام - خریداری کردم نجمه مادر حضرت رضا علیه السلام - پیغمبر را در خواب دیدم که به من فرمود ای حمیده ببخش نجمه را به فرزندت موسی ـ علیه السلام - پس بزودی متولد شود از برای موسی علیه السلام - از نجمه بهترین اهل زمین چون حمیده بخشید نجمه را به موسی علیه السلام - هنگامی که حضرت رضا علیه السلام - از برای آن جناب متولد شد اسم نجمه را تغییر داده طاهره نامید و از برای آن مخدره أسماء بسیار بود که مذکور گردید و تکتم آخرین نامهای او و علی بن میثم گوید از پدرم شنیدم که میگفت از مادرم شنیدم که او می گفت :
چون حمیده خریداری کرد نجمه را او باکره بود.(۱) ( عيون اخبار الرضا، ج ۱، باب ۲، حدیث ۳، ص ۱۴.)
جریان خریداری مادر حضرت رضا - علیه السلام -
هشام بن احمد گوید : ابوالحسن اوّل یعنی موسى بن جعفر - عليه السلام - به من فرمود : ای هشام آیا اطلاع داری که از اهل مغرب کسی به این جا آمده باشد؟
عرض کردم: نمی دانم.
فرمود : بلی مرد سرخ موئی آمده است. پس مرا همراه خود برد و سوار شد و من هم با آن جناب سوار شدم تا این که رفتیم نزد آن مرد که از اهل مغرب بود که کنیزان همراه داشت پس آن جناب فرمود : عرضه کن با خود هر چه داری؟
پس آن مرد تا نه جاریه نزد آن حضرت آورد و آن جناب فرمود : به اینها نیاز ندارم، سپس فرمود به آن مرد : عرضه کن بر ما.
عرض کرد: به خدا قسم نیست نزد من مگر یک کنیز مریضه فرمود : چه باعث شد که عرضه نکردی آن کنیز را؟
آن مرد نپذیرفت از آوردن پس حضرت مراجعت فرمود، روز دیگر مرا فرستاد نزد آن مرد و فرمود بگو چقدر میشود قیمت این جاریه؟ هر قدر گفت بگو خریدم او را به این قیمت.
پس من رفتم نزد آن مرد به او گفتم؟ جواب داد برای این کنیز قیمت معینی در نظر گرفته ام و از آن کم نمیکنم.
گفتم : به این قیمت او را من خریدم؟ گفت : مال تو باز هم گفت : آن مردی که دیروز همراه تو بود کیست؟
گفتم : مردی از بنی هاشم بود گفت : از کدام طایفه؟ گفتم : از نقباً و خوبان. گفت : اراده بیش از این قیمت دارم؟
گفتم : بیش از این نزد من نیست؟ پس گفت: ترا خبر دهم از این کنیزک براستی او را خریدم از اقصی بلاد مغرب پس ملاقات کرد مرازنی از اهل کتاب گفت : چه کار دارد این کنیزک با تو؟
گفتم : برای خود خریدم گفت : سزاوار نیست که این کنیزک نزد مثل تو باشد، پس درنگ نکند نزد آن شخص مگر اندکی تا فرزندی از او متولد شود که زینت دهد شرق و غرب زمین را.
هشام گوید: این کنیز را نزد آن جناب آوردم اندکی طول نکشید مگر متولد شد حضرت علی بن موسى - عليه السلام ..(۱)(عيون اخبار الرضا، ج ۱، باب ۲ ، حديث ، ، ص ۱۵ ؛ واثبات الوصية مسعودی ، ص ۱۹۶.)