سیاست و حکومت در سیره امام رضا(ع)  ( صص 141-139 ) شماره‌ی 6521

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > دوران مأمون

خلاصه

مأمون از همان ابتدا در رابطه عباسیان دچار مشکل بود و یکی از مشکلات وی در به دست گیری خلافت و استحکام جایگاهش همین مسئله بود. نسب هاشمی امین و نیز دخالت فضل بن ربیع سبب شد امین بر مأمون مقدم شود. این اختلاف با جنگ میان دو برادر دامنه دارتر شد و به نبردی تمام عیار میان جبهه عربی و ایرانی دستگاه عباسی مبدل شد. عباسیان در درگیری امین و مأمون به خاطر نسب مادری امین گرایشات وی به اعراب و نیز ضعف اخلاقی و شخصیتی از امین حمایت کردند و از اقدام مأمون در کشتن امین ناراضی بودند

متن

 ضعف سیاسی اجتماعی حکومت مأمون

مأمون از همان ابتدا در رابطه عباسیان دچار مشکل بود و یکی از مشکلات وی در به دست گیری خلافت و استحکام جایگاهش همین مسئله بود. نسب هاشمی امین و نیز دخالت فضل بن ربیع سبب شد امین بر مأمون مقدم شود. این اختلاف با جنگ میان دو برادر دامنه دارتر شد و به نبردی تمام عیار میان جبهه عربی و ایرانی دستگاه عباسی مبدل شد. عباسیان در درگیری امین و مأمون به خاطر نسب مادری امین گرایشات وی به اعراب و نیز ضعف اخلاقی و شخصیتی از امین حمایت کردند و از اقدام مأمون در کشتن امین ناراضی بودند از طرف دیگر علویان هم همواره با خلفای عباسی در ستیز بودند و مأمون نمی توانست بدون هیچ زمینه ای حمایت آنان را جلب کند و قیامهای متعدد علویان بر ضد او، خود شاهدی بر این مدعاست لذا کوشید محبت و حمایت مردمان خراسان را جلب نماید و یکی از دلایلی که وی به علویان و امام رضا توجه نشان میداد این بود که علی الظاهر به آرزوی مردم خراسان و گرایشهای آنان به فرزندان علی اسلام تحقق بخشد. البته باید توجه داشت که مأمون از این جهت به مردم خراسان متمایل شد که از حمایت اعراب و خاندان خود و نیز علویان نا امید شده بود و از این طریق در پی تحکیم و تثبیت خلافت خود بود. در مورد سستی جایگاه سیاسی وی استاد مرتضی عاملی چنین آورده است: علویان و بخش بزرگی از توده مسلمانان اصلا تا آن هنگام پیش از ولایت عهدی امام رضا با مأمون بیعت نکرده بودند وضع مخالفت مردم بغداد مشهورتر از آنست که گفته شود. مردم کوفه که پیوسته شیعیان علی السلام و فرزندانش بودند با مأمون بیعت نکرده و همچنان به مخالفت با او ادامه میدادند (۱۳۹۵ (۱۷۹) در مورد بیعت مردم مکه مدینه و بصره نیز وضعیت مشابهی وجود داشت. در نامه ای که مأمون در پاسخ به عباسیان نوشته به روشنی این دسته بندی ها بر شمرده است و با وجود اینکه همچنان مأمون کوشیده همچنان خود و اقداماتش را موجه سازد) در ضمن آن به صراحت علت دشمنی و اختلافات ذکر شده است که در ادامه بخشهایی از نامه بیان میشود. تا خداوند خلافت را در اختیار ما گذاشت به اولاد علی اسلام سخت گرفتیم و آنها را ترسانیدیم و بیشتر از بنی امیه به کشت و کشتار اولاد علی پرداختیم. اما آنچه درباره برادرم امین گفتید و اشتباهی که در مورد او شده به جان خود قسم یاد میکنم که این اشتباه را شما برای او به وجود آوردید زیرا او را وادار به شکستن پیمان نمودید و دغل بازی را پیش چشمش جلوه دادید به او گفتید چرا باید برادرت در خلافت سهم داشته باشد.... دروغ گفتید و بد پیشنهادی مطالبی که درباره ستمهایی که به شما شده در زمان حکومت من نوشته اید باید آن را از جانب خود بدانید که پشتیبانی از برادرم کردید بعد از اینکه کشته شد متفرق شدید و هر دسته ای به یک نفر پیوستند گروهی اطراف پسر ابی خالد را گرفتید و گروهی پیرو آن اعرابی شدید و دسته ای اطراف ابراهیم این شکله را گرفتید آن وقت همه شمشیر بر روی من کشیدید اگر عادت بر عفو و گذشت نداشتم باید یک نفر از شما را زنده نگذارم خون همه شما حلال بود. اما منظوری که از بیعت با حضرت رضا هم داشتم با اینکه ایشان واقعا شایسته بود و این انتخاب جز برای جلوگیری از خونریزی و دفاع از شما و ایجاد محبت و علاقه بین دو فامیل نبود که همین راه را طی میکنم در احترام به اولاد علی و مواسات و برابری با آنها در مختصر سهمی که از بیت المال دارند. گرچه شما خیال میکردید من میخواستم سود و نفع و مقام و موقعیت به آنها (علویان) برسد با اینکه من در فکر شما و آینده فرزندان و نسل شما بودم ولی شما به بازیچه گرفتید و در گمراهی و بدبختی غوطه ور بودید نمی دانستید چه وظیفه دارید پیوسته در گرفتاری و از دست دادن نعمت بودید تمام کوشش و همت شما آن بود که مرکبی برای سواری داشته باشید و شرابی برای خماری افتخار شما به آلودگی در معصیت بود و پیوسته مشغول ساز و نواز و عیش و عشرت با زنان خوش آواز بودید یک نفر از شما به فکر زندگی و ادامه نعمت و کسب موقعیت و شخصیت و به دست آوردن ثواب نبود که به وسیله آن روز قیامت بتواند سر بلند باشد. اما سرزنشی که مرا کرده بودید که رفتار و سیاست مجوسی را در میان شما اجرا میکنم شما که ننگی ندارید گر چه خوکها و میمونها رهبر شما باشند شما امیر المؤمنین میخواهید به جان خود قسم مجوسی بودند مسلمان شدند مثل پدران و مادرانمان در قدیم که کافر بودند و ایمان آوردند ولی شما مسلمان بودید مرتد شدید مجلسی ، ۱۴۰۳: ۲۱۶٫۴۸-۲۰۸). بر اساس آنچه که بحث شد مأمون در وضعیت بسیار دشواری قرار داشت و به نظر می رسد صعوبت چنین وضعیتی حتی از آغاز دعوت عباسیان علیه امویان سخت تر بود زیرا پس از آن همه ظلم و جنایت به طور خاص علیه علویان و خاندان پیامبر ، دیگر به کار گیری شعار الرضا من آل محمد از سوی عباسیان عبث مینمود و ایرانیان هم به خاطر ستمی که علیه خاندان پیامبر و نیز بد عهدی عباسیان در ارتباط با ایرانیانی نظیر ابومسلم و خاندان برمکیان از عباسیان روی تافته بودند. به عنوان نمونه آمده ایرانیان پس از وقوع جنگ خانگی هولناک بین امین و مأمون از پشتیبانی عباسیان دست کشیدند..... مرتضی عاملی، ۱۳۶۵ (۱۷۳) همانطور که در بالا گفتیم اختلافات داخلی را هم باید اضافه کنیم که تا پیش از این به شکل آشکار وجود نداشت و اکنون مأمون باید برای استقرار و دوام خلافتش بر همه این مشکلات غلبه میکرد به راستی گفته اند که مأمون در میان خلفای عباسی از زیرک ترین و باهوش ترین آنان بود. مأمون با وجود سه این مشکل اساسی الف - عدم حمایت علویان ب- عدم حمایت ایرانیان؛ ج- اختلافات داخلی عباسیان؛ توانست از همان ابزارهایی استفاده کند که رهبر عباسیان در ابتدای کار برای رسیدن به قدرت استفاده کرد یعنی استفاده از پایگاه اجتماعی، سیاسی و مذهبی علویان و دیگری که بالتبع آن اتفاق افتاد استفاده از خراسان به عنوان پایگاه که با استفاده از این دو نیرو توانست اقتدار خود را بر عباسیان بغداد تحمیل کند اما دشواریهای زیادی پیش روی او قرار داشت زیرا همانطور که گفتیم ظلم و ستمهای بیشمار خلفای عباسی دست آنان را برای ایفای نقش های ظاهری رو کرده بود و باید تدابیر دیگری اندیشیده میشد. در ادامه اقدامات مأمون و اهداف مأمون را در ولایت عهدی امام رضا مورد بررسی میدهیم. به عنوان نمونه و ان فلوتن در این باره چنین می گوید: ... ظلم و جور دستگاه عباسی از آغاز تاسی دولت عباسیان، کمتر از دستگاه اموی نبود. درنده خوبی منصور و رشید و مأمون و قساوت پیشگی آنان و بیدادگری فرزندان علی بن عیسی و تجاوز آنان به اموال مسلمانان ما را به یاد روزگار حجاج و هشام و یوسف بن عمر سقفی می اندازد. ما دلایل بسیار بر مصیبت های وارد شده بر مردم در این سلطنت جدید و میزان فریب خوردگی مردم از آن داریم ... مرتضی عاملی، ۱۳۶۵: ۱۷۲). . لازم به یادآوری است که عباسیان با بهره گیری از همین عوامل علویان و محبوبیت آنان نیروی مردمان خراسان، اتحاد و ساختار تشکیلاتی منسجم توانستند قدرت را از امویان بگیرند و مأمون تمام این فرصت ها را که اکنون به تهدید تبدیل شده و هر کدام به تنهایی می تواند با به خلافتش را ویران کند. با طرح ولایتعهدی امام رضا السلام به فرصت تبدیل کرد.

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

کار گرافیکی ، سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب داستان بلند و رمان ، کتاب معارفی