از پیشوایان مذاهب که برای مناظره با حضرت رضا ٤ دعوت شده بودند جاثلیق پیشوای مسیحیان رأس الجالوت رئيس یهودیان، هر مزا کبر رئیس زردشتیان و عمران صابی از پیشوایان ستاره پرستان و سلیمان مروزی از متکلمین مشهور خراسان بوده است
یکی از سوالهائی که جاثلیق از آنحضرت نموده این بود که پرسید در خصوص نبوت عیسی و کتاب انجیل چه میفرمائید؟
امام - من به نبوت عیسی و کتاب او و نویدهائی که بپيدايش يك نفر پیغمبر پس از خودداده گواهی میدهیم و به پیغمبری مسیحی که اقرار به نبوت حضرت محمد ص و کتاب او نکند اعتراف ندارم
جاثليق - مگر برای اثبات خبری دو گواه نمیخواهد؟
امام - آری
جاثليق - پس دو گواه از غیر اهل ملت خود بر نبوت محمد ص بیاورید که مورد قبول نصاری باشد و از غیر ملت ما هم همین سئوال را بکنند
رضا ۴ - اکنون انصاف نمودی آیا گواهی کسی را که پیش مسیح عادل باشد نمی پذیری ؟
جاثليق - آن شخص کیست ؟
رضام در خصوص یوحنای دیلمی چه میگوئی؟
جاثليق - آفرین یوحنا را مسیح بیشتر دوست میداشت!
رضا 4 - آیا در انجیل نوشته نیست اینکه یوحنا گفت: مسیح مرا خبر داد بدین محمد عربی (ص) و بشارت داد بظهور او و حواریون نیز بشارت دادند ؟
جاثلیق چرا مسیح به نبوت کسی بشارت داد ولی وقت ظهورش را تعیین نکرد
رضا 4 اگر کسی که انجیل میداند بیاید و عین عبارت را بخواند تصدیق میکنی ؟
جاثليق - بلی !
حضرت رضا 4 رو به نسطاس رو می کرده فرمود: آیا کتاب سوما نجيل را حفظ داری؟ گفت نه بعد از رأس الجالوت پرسید گفت در حفظ دارم.
فرمود کتاب سوم انجیل را بیاورید اگر آنچه من ادعا دارم درست باشد پس شاهد باشید والا فلا .
حضرت رضاع کتاب سوم انجیل را خواندند تا اینکه بنام پیغمبر اسلام رسیدند پس ایستادند فرمود ای جاثلیق ترا بحق مسيح ومريم آيا من با نجيل داناترم یا نه ؟
جاثليق - من انجیل را انکار ندارم .
امام - با قرارش شهادت دهید
جاثليق - عده حواریین چند نفر است و علمای انجیل چند تن بودند ؟
رضا 4 عده حواریون ۱۲ نفر بودند و افضل ایشان لوقا بود و علمای نصاری سه تن بودند.
یوحنای اکبر که ساکن بود دراج ( ۱ ) اج محلی است در بصره) و یوحنای دوم در قرقيسا ويوحنای دیلمی در زجار واسم پیغمبر اسلام و اهل بيت او وامت او نزد يوحنای دیلمی بود و او کسی بود که نصاری و بنی اسرائیل را بظهور آن حضرت بشارت داد (۱) در انجیل مکاشفات يوحنا چاپ لندن سال ۱۹۶۰ در فصل نوزدهم میگوید:
آسمان را گشوده دیدم و آنگاه اسب سفیدی که سوارش امین و حق نام دارد و بعدل داوری و جنگ مینماید و چشمانش چون شعله آتش و بر سرش افسرهای بسیار واسمی مرقوم دارد بردارد و نام اور اکلمه خدا میخوانند تا آنجا که از دهانش شمشیری تیز بیرون میآید تا با آن امتها را بزند و با عصای آهنین حکمرانی خواهد نمود و بر لباس وران او نامی مرقوم است یعنی پادشاه پاشاهان ورب الارباب ص ٤١٧ انجيل) بطوريكه که جز خودش هیچکس آنرا نمیداند و جامه خون آلود در معلوم میشود پس از مسیح کسی جز از پیغمبر اسلام با شمشیر ظهور نکرده و جنگ نکرده است. )
بعد فرمود : ما به عیسائی که تصدیق به نبوت محمد ( ص ) کرده باشد عقیده داریم ولی چیزی که از مسیح شما بما ناپسند آمده ضعف او و کمی نماز و روزه او بوده .
جاثليق - افسوس که علم شما ضایع شد و خود را سبك ساختید زیرا من شما را از دانشمندترین مسلمانان میدانستم
رضا م - از چه جهت
جاثليق - برای همین سخنی که گفتید زیرا که عیسی هیچ روز روزه اش را افطار نکرد و هیچ شبی خواب نرفت و عبادت کرد.
رضا ۴ - برای کی روزه میگرفت و نماز میخواند؟
جاثلیق - خاموش شد و حرفی نزد.
رضا ۴- ای جاثلیق از تو پرسشهایی دارم؟
جاثلیق - بپرسید اگر بدانم پاسخ میدهم
رضا ۴ - آیا قبول نداری که عیسی با اراده خدا مردگان را زنده میکرد؟
جاثليق - از این جهت انکار ندارم که کسی که اینگونه کارهای عجیب از او سر بزند سزاوار پرستش و خداست.
رضا ۴ الیسع نیز مانند مسیح مردگان رازنده میکرد و روی آب راه میرفت با اینحال کسی او را خدا نمیدانست.
رضا ۴ - آی جاثلیق آیا در انجیل خوانده ای که مسیح میگوید: من بسوی خدا میروم و پس از من فار گلیط می آید و او گواهی به پیغمبری من بدهد)؟ (۱) در انجیل یوحنا چاپ پاریس از کتاب موسوم به Leseevngiles در فصل پانزدهم میگوید:
٢٦ - لیکن چون پار گلیط که او را از طرف پدر میفرستم آید خلاصه حقیقتی که از پدر صادر می گردد او بر من شهادت خواهد داد )
جاثلیق بلی خوانده ام
رضا (ع) فار گلیط حضرت محمد است (۲) (۲) لغت پار گلیط را در لغتهای فرانسه ترجمه بروح القدس نموده اند و در انجیل فارسی طبع لندن ۱۹۲۰ در ص ۱۷۵ به تسلی دهنده ترجمه کرده اند در صورتیکه روح القدس را بیونانی «آنگیون پنوما میخوانند دلیل استعمال ابن لغت در احمد اینست که در دائرة المعارف بزرگ فرانسه ص ١١٧٤ ج ۲۳ در خصوص لفظ محمد و احمد و اشتقاق آن میگوید: لفظ احمد باحتمال قوی در نزد مسیحیان ساکن عربستان برای تعیین معنی پاراکلت استعمال می گردید ) سپس به رأس الحالوت فرمود: آیا تو در تورات خوانده ای که موسی ٤ گفته: «هنگامی که امت بازپسین آیند پیروان کسی باشند که سوار شتر شود و پیوسته ستایش و تسبیح خدا کنن ؟
رأس الجالوت - بلی خوانده ام .
رضا م - بجاثلیق فرمود آیا چیزی از کتاب شعیا یاد داری؟
جاثليق - بلی
رضا م - آیا در کتاب شعیا خوانده ای که شعیا میگوید گویا می بینم کسی می آید که سوار خر است و جامه نور او را پوشانیده و می بینم کسی را که برشتر سوار شود و نور اومانند ماه جهان را فرا میگیرد؟
جاثليق - بلی خوانده ام (1) (۱) گویا در آیه هفتم از فصل بیست و یكم كتاب اشعياى تورية بوده ولی در توریههای فعلی در ترجمه تحریف کرده اند بدین طریق : چون فوج سواران جفت جفت و فوج الاغان و فوج شتران را بیند آنگاه بدقت توجه نماید در صورتی که اصل این بوده : دو سواره الاغ سوار وشتر سوار و لغت عبرانی چنین است: دو راه رکب صمدرکب حمورر کب جمل لفظ شتران در عبرانی (جملیم) و لفظ الاغان (حموريم است و لفظ الاغ مفرد حمور) و لفظ شتر جمل است (ص ۱۰۳ ترجمه الرحلة والمدرسه بلاغی ولی در باب شستم عهد عتیق چاپ لندن صفحه ۱۰۸۳ از بشارت اشعیا که بدون تردید دلالت بر ظهور پیغمبر اسلام دارد اینست: «کثرت شتران و حمازه های مدیان و عیفه ترا خواهند پوشانید، همه ساکنان سبا خواهند آمد و طلا و بخور آورده بتسبیح خداوند بشارت خواهند داد جمیع گله های قیدار نزد تو جمع خواهند شد قوچهای بنایوت ترا خدمت کنند بمذبح من با پذیرائی برخواهند آمد و خانه جلال خود را زینت خواهم داد ، شتران و جمازه ها قبائل عرب است و گوسفندان قیدار که جد پیغمبر و عرب بوده صریح در این معنی است و قوچ های بنایوت عبارت از رؤسای اقوام است که بخدمت پیغمبر آینه و عزت کعبه را بیفزایند )
رضا ۴ - نخستين مسيح ٤ و دومین حضرت محمد (ص) است .
از جمله سخنانی که در میان آن حضرت وجاثليق مذاکره شده بهمین اندازه اکتفا کردیم
بعد با هرمز رئیس زردشتیان داخل مذاکره شده و بر او غالب آمد از هرمز پرسید دلیل تو به نبوت زردشت چیست؟
هرمز - چیزهائی آورد که پیش از او سابقه نداشت و همچنین تواریخ برای ما نقل کرده اند .
رضا - شما از راه نقل تاریخ با و گرویدید ؟
هرمز - آری
رضام - ملل دیگر جهان نیز در خصوص انبیا و دین خود به تواریخ و نوشته های گذشتگان خود استناد میجویند پس با چه دلیل میتوانید دیگران را متقاعد نمائید ؟
هرمز خاموش شد و پاسخی نداد حضرت رضاع در میان انجمن صدازد اگر کسی در میان شما مخالف با اسلام است بدون بیم و ترس و رعایت احتشام مجلس از من بپرسد .
سپس با عمران صابی رئیس ستاره پرستان داخل مناظره شد و عمران در موضوع فلسفه الهی و کیفیت آفرینش نخستین از حضرت رضا ٤ پرسشهائی نموده و پاسخ کافی از آن حضرت شنیده و اسلام آورد و از طرف آن حضرت مباشر جمع وخرج
صدقات و موقوفات بلخ گردید
از جمله سئوالات عمران این بود که پرسید مرا از موجود نخستین آگاه سازید و از آغاز خلقت و آفرینش ؟
امام4- آن موجود یگانه با یکتائی خویش موجود بود و چیز دیگری با او نبود و از برای او اجزاء و حدود و اعراضی متصور نبود پس بیافرید سلسله آفرینش را با اراده کامل خویش بدون نیاز بماده و سلسله موجودات را از حيث حدود و اعراض مختلف ساخت بدون آنکه اتکاء به ماده ای داشته باشد و بی آنکه در حدود آنها متوسل به ابزار و آلاتی باشد و یا با چیزی خلقت را تطبیق نماید بلکه با اراده و توانائی محض بیافرید آنگاه سلسله موجودات را از جهت اتحاد و دورنگی و طعم و خاصیت مختلف و صاف و نا صاف و زشت و زیبا قرارداد بدون اینکه ذات او نیازی بآفرینش داشته باشد و یا ذات یگانه اش را از خلقت فزونی و یا کاهش متصور گردد .
تفصيل مذاكرات عمران صابی و مناظرات آن حضرت با او و رأس الجالوت در احتجاج طبرسی و عیون اخبار الرضا ٤
مندرج است و اینجا باشاره مختصر اکتفا میشود .