تاریخ تحلیلی پیشوایان(ع) - پژوهشکده تحقیقات اسلامی  ( صص177-179 ) شماره‌ی 6723

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > سفر امام رضا (عليه السلام) از مدينه تا مرو > امام رضا (عليه السلام) در مرو

خلاصه

پس از گذشت چند روز از ورود امام رضا به مرو گفتگوهای مأمون با آن حضرت آغاز گشت و متجاوز از دو ماه به طول انجامید. در این مدت امام از پذیرش خواست مأمون سرباز می زد. مأمون، نخست خلافت را به حضرت پیشنهاد کرد. امامه نپذیرفت. مأمون پیشنهاد اصلی یعنی ولیعهدی را مطرح کرد و امام را در صورت استنکاف تهدید به قتل نمود...

متن

امام رضا در مرو

پس از گذشت چند روز از ورود امام رضا به مرو گفتگوهای مأمون با آن حضرت آغاز گشت و متجاوز از دو ماه به طول انجامید. در این مدت امام از پذیرش خواست مأمون سرباز می زد. مأمون، نخست خلافت را به حضرت پیشنهاد کرد. امامه نپذیرفت. مأمون پیشنهاد اصلی یعنی ولیعهدی را مطرح کرد و امام را در صورت استنکاف تهدید به قتل نمود حضرت وقتی دید مأمون در این خواسته - برخلاف خواسته پیشین - جدی است و در صورت خودداری وی تهدیدش را عملی خواهد ساخت با کراهت پذیرفت و فرمود:

 خداوند از این که به دست خویش خودم را به هلاکت بیندازم بازداشته است. اینک که قضیه چنین است هر کاری میخواهی بکن(۱)( مناقب، ج ۴، ص ۳۶۳).

از این بیان امام استفاده میشود که اگر آن حضرت پیشنهاد ولایتعهدی مأمون را رد میکرد جان خود و دوستان و شیعیانش را در معرض نابودی قرار میداد؛ بدون آن که مرگ آنان اثر مفید و مثبتی داشته باشد زیرا مأمون در هیچ شرایطی حاضر نبود از این خواسته سرنوشت ساز خود دست بردارد. او فرزند کسی است که به خود وی گفته بود: «سوگند به خدا اگر تو هم در کار خلافت با من به ستیز برخیزی سرت را از تنت میگیرم که سلطنت عقیم است. و در عمل نیز با کشتن برادرش امین ثابت کرد که حکومت عقیم است (۲)(عيون اخبار الرضاعة ، ج ۱، ص ۸۶ ).»و عاطفه و برادری نمی شناسد.

 از سوی دیگر مأمون در پرتو زیرکی و دوراندیشی خاصی که داشت همان گونه که فضل بن سهل را از پای درآورد امام را نیز بدون سر و صدا از پای در می آورد و علویان را نیز با این منطق که ما ولایتعهدی و حتی خلافت را به شما واگذار کردیم ولی شما نپذیرفتید بنابراین با چه انگیزه ای با ما مخالفت میکنید برای همیشه از صحنه مبارزه کنار می زد.

 علاوه بر آن که مصلحت اسلام و امت مسلمان نادیده گرفته میشد پذیرش ولایتعهدی پس از تهدید مأمون با شرایطی که امام قرار داد به مصلحت اسلام بود و گرنه آن حضرت نمی پذیرفت هر چند خونش ریخته میشد بیدار سازی امت اسلامی و آشنا ساختن آنان با تعالیم اسلام و برملا کردن چهره زمامداران غاصب و ستمگر و در یک کلمه احقاق حق از مهم ترین این مصالح بود.

شاید با توجه به این جهت است که وقتی محمد بن عرفه از امام درباره علت پذیرفتن ولیعهدی پرسید و گفت: یابن رسول الله چه چیز شما را بر پذیرش این امر واداشت؟ فرمود:

«همان چیزی که جدم امیر مؤمنان را وادار به ورود در شورا کرد.»

 شیخ طوسی و سید مرتضی مسأله احقاق حق را یکی از انگیزه های امیر مؤمنان از ورود در شورای عمر ذکر کرده و گفته اند:

صاحب حق میتواند از هر راه مشروع و پسندیده حق خویش را بازستاند؛ بویژه اگر حق، تکلیف شرعی او باشد؛ زیرا در این صورت دستیابی به آن حق و تحمل سختی ها در راه آن واجب خواهد بود مانند حق امامت و رهبری(۱)(تلخيص الشافی، ج ۲، ص ۱۵۴ و بحار الانوار، ج ۲۹، ص ۱۵۵ به نقل از تنزیه الانبیاء )

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

کتاب معارفی