گزیده ای از سخنان گهربار امام رضا(ع)  ( صص 285-284، 428-427 ) شماره‌ی 6744

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > ولايتعهدی > قبول با اکراه

خلاصه

امام رضا - در پاسخ به مأمون که حضرتش را به پذیرفتن ولایت عهدی مجبور کرد و به ایشان گفت تو همواره با من برخوردهایی میکنی که من خوش ندارم و خودت را از خشم من ایمن میدانی به خدا سوگند که اگر ولایت عهدی را نپذیری تو را به پذیرفتن آن مجبور میکنم و اگر باز هم نپذیری گردنت را میزنم...

متن

ضرورت

از ریان روایت است که من خدمت على بن موسى الرضا رسیدم و عرضه داشتم ای پسر رسول خدا مردم میگویند با این که شما از دنیا کناره می گیرید، لیک ولایت عهدی را پذیرفتید؟

امام فرمود: پروردگار آگاه است که من آن را خوش نمی داشتم، پس چون میان پذیرش آن و کشته شدن مخیر شدم پذیرش آن را بر قتل ترجیح دادم.

وای بر آنان آیا نمیدانند که یوسف پیامبری فرستاده بود، پس چون ضرورت او را به سوی سرپرستی خزانه های عزیز [مصر] راند عزیز را گفت: اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ ..( [یوسف] گفت مرا بر خزانه های این سرزمین ،بگمار که من نگهبانی دانا هستم. یوسف ٫۵۵)

ضرورت مرا واداشت تا از سر اکراه و اجبار این امر را بپذیرم زان پس که در آستانه مرگ قرار داشتم و در این امر وارد نشدم مگر مانند کسی که از آن خارج شده باشد و به خدا شکایت میبرم و از او یاری میجویم .( ابن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق ابو جعفر محمد بن علی بن حسین، عيون اخبار الرضا ، ١٣٩٫٢ ٫ ٢.)

صص284-285

نابودی

حرمت به نابودی افکندن خود

امام رضا - در پاسخ به مأمون که حضرتش را به پذیرفتن ولایت عهدی مجبور کرد و به ایشان گفت تو همواره با من برخوردهایی میکنی که من خوش ندارم و خودت را از خشم من ایمن میدانی به خدا سوگند که اگر ولایت عهدی را نپذیری تو را به پذیرفتن آن مجبور میکنم و اگر باز هم نپذیری گردنت را میزنم فرمود: «خداوند عزوجل مرا نهی فرموده است از این که با دست خود خویشتن را نابود کنم. حال که چنین است، هر کاری که به نظرت میرسد بکن و من ولایت عهدی را می پذیرم، به شرط این که هیچ کس را عزل و نصب نکنم....... (مجلسی، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الانوار، ۳،۱۳۰٫۴۹)

امام رضا - در پاسخ به ریان فرزند صلت که پرسید: چرا با وجود آنکه اظهار بی رغبتی به دنیا میکنی ولایت عهدی را پذیرفتی؟ - فرمود: «خدا می داند که من این کار را ناخوش داشتم اما وقتی میان پذیرفتن ولایت عهدی و

کشته شدن مخیر شدم پذیرفتن آن را بر کشته شدن ترجیح دادم».(ابن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق ابو جعفر محمد بن على بن حسين، عيون اخبار الرضا ، ١٣٩٫٢ ٫ ٢.)

امام رضا - هنگامی که ولایت عهدی را پذیرفت - گفت: «بار خدایا! تو مرا از این که با دست خود خویشتن را به نابودی اندازم نهی فرمودی، ولی مجبور و ناچار شدم چه این که اگر ولایت عهدی او را نمی پذیرفتم از جانب عبدالله مأمون در آستانه کشته شدن قرار میگرفتم من نیز همانند یوسف و دانیال مجبور و ناچار شدم؛ زیرا هر یک از آن دو نیز از روی اجبار از جانب طاغوت زمان خود عهده دار ولایت شدند.(ابن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق ابو جعفر محمد بن علی بن حسین، عيون اخبار الرضا بالا، ١٩٫١٫ ١.)

صص427-428

 

مخاطب

جوان ، میانسال

قالب

کتاب معارفی