صلوات بر پیامبر و آل او
صلوات بر پیامبر و آل او در همه جا واجب است؛ هنگام عطسه کردن یا هنگام قربانی کردن و دیگر جای ها.
سنن و آداب
دوستی اولیای خدای عزوجل واجب است همچنان که دشمنی با دشمنان خدا و دوری از آنان و پیشوایانشان نیز واجب است.
نیز فرمانبرداری از پدر و مادر واجب است اگر چه مشرک باشند لیک در معصیت آفریدگار نه آنان و نه دیگران را نباید فرمان برد؛ چه آفریده ای را در نافرمانی ،آفریدگار فرمانبرداری نیست.
ذبح بره ای که از شکم مذبوح مرده به دنیا آید در وقت ذبح مادرش در صورتی که مو و پشم داشته باشد همان ذبح مادرش میباشد و در صورتی که زنده به دنیا آید، باید آن را سر برید.
روایی آن دو متعه که خداوند در کتابش نازل کرده و پیامبر آن را سنت نهاده است یکی متعه زوجه و عقد انقطاعی و به مدت معین است و دیگری متعة حج.
فرائض و میراث نیز همان گونه ای است که خداوند تعالی در کتابش مقرر فرموده است و نباید از مرزهای آن پا را فراتر نهاد و حق شماری را افزون تر داد که بر دیگران ستم روا داشته شود با وجود فرزند و پدر و مادر، احدی از اقوام ارث نمی برند مگر شوهر یا زوجه و کسانی که در کتاب خدا سهمی برای ایشان ذکر شده است به میراث سزاوارترند از کسانی که حقی برای آنان ذکر نشده است و عصبه از دین خدا نیست.(غصبه در اصطلاح فقیهان آن است که مال میراث از سهامی که در فرائض معین شده زیاد بیاید و سهم بران سهمشان به یک یکم نرسد و مثلاً هفت دهم مال شود. فقیهان اهل سنت می گویند که این مبلغ زاید را باید به خویشان متوفی غیر آنان که سهم برده اند داد و در مذهب امامیه باید آن را به صاحبان سهام موافق سهمشان داد همچنین اگر مال میراث از
سهامی که در قرآن ذکر شده است کم بیاید مثلاً سهام ده هشتم باشد، کسر مال را باید از چه کسی کم کرد؟ در مذهب امامیه هر کسی که دو سهم برای وی در شرایط مختلف ذکر شده است از سهم کمتر او دیگر کسر نمیکنند بلکه از کسانی کسر میکنند که یک سهم معین برای ایشان ذکر شده است لیک اهل تسنن از سهم همه میراث بران، کسر می کنند و این را عدل گویند - م.)
عقیقه کردن از برای مولود پسر یا دختر لازم است نیز نام نهادن و تراشیدن موی سرش در روز هفتم میلاد و به وزن موی او طلا یا نقره صدقه دادن و ختنه کردن برای مردان واجب و خیر است برای زنان و خدای تبارک و تعالی کسی را مکلف نمی سازد جز به اندازه توانش.
افعال بندگان مخلوق خداست اما به خلق تقدیری یعنی خدا خواسته است مختار باشند و بتوانند انجام دهند یا ندهند نه به خلق تکوینی که اختیار نداشته باشند و بدون دخالت و هیچ گونه تصرف مانند ابزار کارگر، عملی از آنها سر بزند و خداوند البته خالق همه چیز است و ما نه به جبر قائلیم؛ نه به تفویض.
خداوند بی تقصیر را به جای مجرم و تقصیر کار مؤاخذه نمی کند و کودکان را به گناه پدران عذاب نمی نماید و هیچ باربرداری بار گناه] دیگری را بر نمی دارد (انعام ۱۶۴) و واینکه برای انسان جز حاصل تلاش او نیست.(نجم ٫۳۹) بر خداوند است که عفو کند و به فضل و کرمش رفتار نماید و او جور و ستم روا نمی دارد؛ چه خدای متعال از این کار منزه است خداوند فرمانبرداری کسی را واجب نمی سازد که می داند او مردمان را گمراه میسازد و فریبشان میدهد و برای رسالت خویش کسی را انتخاب نمیکند و از بندگانش آن کس را بر نمیگزیند که می داند وی به او و به عبادتش کفر خواهد ورزید و به جای او شیطان را خواهد پرستید.
اسلام غیر از ایمان است و هر مؤمنی مسلمان است؛ لیک هر مسلمانی مؤمن نیست. دزد به هنگام دزدی ایمان ندارد نیز زانی به هنگام زنا کردن، چرا که اگر مؤمن بود زنا نمی کرد و اصحاب حدود یعنی کسانی که مستحق كيفر حد هستند نه از مؤمنانند نه از کافران بلکه مسلمانند و خداوند هیچ کس از مؤمنان را که وعده بهشت به ایشان داده به دوزخ نمی افکند و کافری را که وعده خلود در آتش به او داده از آتش بیرون نمیکند و کسی را که مشرک بوده و برایش شریک قائل بوده نمی آمرزد و به غیر مشرک را می آمرزد و گنه کاران موحد را در آتش دوزخ جاودانه نمی سازد و روزی نجات خواهند یافت و از آتش بیرونشان خواهند برد و شفاعت در حق ایشان جایز است. این روزگار روزگار تقیه است و این مرز و بوم مرز و بوم اسلام است نه کفر و ایمان.
امر به معروف و نهی از منکر هر دو در صورت امکان که بیمی بر جان شخص نباشد واجب هستند و ایمان ادای امانت است و پرهیز از تمامی گناهان کبیره و معرفت به قلب اقرار به زبان و عمل به اعضا و جوارح.
تکبیر در روز عید فطر و قربان واجب است؛ در عید فطر در تعقیب پنج نماز گفتن تکبیر واجب است که ابتدای آنها بعد از نماز مغرب شب عید است و در عید قربان بعد از ده نماز است که ابتدای آن عقب نماز ظهر است در روز قربانی و عید اضحی که دهم ماه ذی حجه باشد و برای کسی که در منی حاضر باشد بعد از پانزده نماز واجب است یعنی ترکش زیان آور است.
زن در حالت پس از زایمان و نفاس بیش از هجده روز ترک نماز نمی کند پس اگر پیش از این هجده روز پاک شد نماز بخواند لیک اگر از هجده روز گذشت و خون بند نیامد پس غسل میکند و نماز می گزارد و عمل مستحاضه را انجام می دهد.
نیز باید به عذاب قبر عالم برزخ منکر و نکیر برانگیخته شدن پس از مرگ میزان و صراط ایمان داشت.
بیزاری از کسانی که بر آل محمد ستم روا داشتند
بیزاری از کسانی که بر آل محمد له ستم روا داشتند و به بیرون راندن آنان همت گماشتند و ستم بر آنان را سنت نمودند و سنت پیامبرشان را دیگرگون ساختند واجب است نیز بیزاری از ناکثین قاسطین و مارقین واجب است همانان که حجاب رسول خدا را دریدند و بیعت امامشان را شکستند و آن زن را بیرون آوردند و با امیرالمؤمنین ستیز کردند و شیعیان پرهیزگار را کشتند. افزون بر این بیزاری از کسانی که نیکان را تبعید کردند و فراری دادند و طرد شدگان ملعون را در پناه گرفتند و داراییهای دولت را میان توانگران نهادند و نابخردانی چون معاویه و عمرو عاص - دو لعنت شده رسول خدا - را به کار گماشتند واجب است؛ همان گونه که واجب است از پیروانشان بیزاری جوییم؛ همانان که با امیرالمؤمنین نبرد کردند و انصار و مهاجرین و پیشی گیرندگان فاضل و صالح را کشتند نیز باید از اهل شوری و ابوموسی اشعری و دوستان او بیزاری جست همانان که مصداق این سخن پروردگارند آنان کسانی اند که کوشششان در زندگی دنیا به هدر رفته و خود می پندارند که کار خوب انجام میدهند [آری] آنان کسانی اند که به آیات پروردگارشان و لقای او کفر ورزیدند(کهف ٫ ۱۰۴-۱۰۵) و به ولایت امیر المؤمنين و دیدار او کفر ورزیدند که خدای را به غیر امامت او دیدار کردند در نتیجه اعمالشان تباه گردید و روز قیامت برای آنها قدر و ارزشی نخواهیم نهاد(کهف ٫ ۱۰۵) آنان سگان اهل دوزخ اند.
نیز واجب است بیزاری جستن از بتهای ساختگی که پیشوایان ضلالت و گمراهی و جلوداران جور و ستم بر رعیت بودند جملگی از اولین و آخرینشان و بیزاری از همانندان پیکنندگان ناقه حضرت صالح (الله) که آنان اشقیای اولین بودند و اینان اشقیای آخرین و از کسانی که ایشان را دوست دارند.
همچنین واجب است ولایت امیرالمؤمنین و کسانی که بر راه پیمبرشان رفتند و آیین او را دیگرگون نساختند و آن را به چیز دیگری مبدل نکردند؛ کسانی چون سلمان ،فارسی ابوذر غفاری مقداد بن اسود عمار بن ياسر، حذيفة یمانی ابوالهیثم بن تيهان سهل بن حنیف عبادة بن صامت ابوایوب انصاری خزيمة بن ثابت ذو الشهادتين ابو سعید خدری و امثال آنان - رضي الله عنهم و رحمة الله عليهم و ولایت دوستان و پیروانشان و آنان که به هدایتشان هدایت یافتند و به راهشان گام نهادند، رضوان الله عليهم.
حرمت
نیز از آیین اسلام است حرمت خمر اندک باشد یا بسیار و حرمت هر نوشیدنی مستی آور اندک باشد یا بسیار و هر چه بسیار آن مستی آورد، اندک آن حرام است و مضطر به آن نباید شراب بخورد زیرا او را خواهد کشت. نیز از آیین اسلام است حرمت هر حیوان درنده ای که دارای دندان نیش است و هر پرنده ای که چنگال دارد و حرمت خوردن طحال که خون است. نیز حرمت
خوردن جری(جری ماهی رودخانه ای از تیره سلوریهای بی فلس که در رودها و دریاچه های مشرق
زمین بسیار یافت میشود. اسبیله. اسبیلی م.) و ماهی مرده روی آب ،مارماهی زمیر و هر ماهی بدون فلس.(زمیر تیره ای از ماهیان دریایی از دسته سنگ ماهی ها - م.)
دوری از گناهان کبیره
دوری جستن از گناهان کبیره از آیین اسلام است؛ گناهانی مانند قتل نفس که خداوند تعالی آن را حرام فرموده ،زنا سرقت شرب خمر، نافرمانی از پدر و مادر گریز از پیکار خوردن مال یتیم از روی ستم، خوردن مردار و خون و گوشت خوک و قربانیهایی که در غیر حال ضرورت نام غیر خدا بر آن برده شده است و خوردن ربا پس از دانستن و مال حرام نیز قمار، کم فروشی در پیمانه و ترازو تهمت به زنان شوهردار لواط، شهادت دروغ یأس از رحمت خداوند، خویش را از مکر خداوندی در امان دانستن، قطع امید از رحمت پروردگار یاری رساندن به ستمگران و گرایش به آنان به دروغ سوگند یاد کردن حقوق و طلب مردم را با داشتن مال نپرداختن دروغ گفتن تکبر ورزیدن و اسراف و تبذیر خیانت کوچک شمردن حج جنگیدن با اولیای خدای تعالی سرگرم ساز و آواز طرب شدن و پافشاری بر انجام دادن گناه.(ابن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق ابو جعفر محمد بن علی بن حسین، عیون اخبار الرضا ، ١٢١٫٢ ٫ ١. )
صص80-86
زمین از حجت خالی نمی ماند
از وشاء روایت است از ابوالحسن الرضا پرسیدم: آیا زمین بدون امام باقی می ماند؟
فرمود: خیر
عرض کردم ما چنین روایت میکنیم که باقی نمیماند مگر این که خدای عز وجل بر بندگان خشم گیرد.
فرمود باقی نمی ماند که در این صورت اهل خود را فرو خواهد برد .(کلینی رازی ابو جعفر ثقة الاسلام محمد بن يعقوب بن اسحاق، کافی، ۱۷۹٫۱٫ ۱۳.9
حدیث
امام رضا میفرماید: بر ماست که اصول را برای شما بیان کنیم و بر شماست که فروع را استخراج کنید».(حلی، ابو عبد الله محمد بن احمد بن ادريس، مستطرفات السرائر، ۵۸ ج ۲۱ و ۵۷ ح ۲۰.)
امام رضا یا میفرماید: «در اخبار ما نیز همچون قرآن، محکم و متشابه وجود دارد. پس اخبار متشابه ما را به محکمات آن ارجاع دهید و بدون توجه به محکمات آن از متشها بهاتش پیروی مکنید که گمراه می شوید.(ابن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق ابو جعفر محمد بن علی بن حسین، عيون اخبار الرضا الله، ٢٩٠٫١٫ ٣٩)
صص173