برای بصیرت و آگاهی بیشتر در مورد امامت على بن موسى الرضا عليهما السلام باید که وصیتنامه موسی بن جعفر پدر بزرگوارش را بیاوریم تا
دلیلی روشن و محکم بر امامت و جانشینی بعد از پدر باشد : ۱ - ابراهیم بن محمد جعفری ۲ - اسحاق بن محمد جعفری ۳- اسحاق بن جعفر بن محمد - جعفر بن صالح - معاوية بن جعفرى ٦ - يحيى بن حسين بن زيد بن على ٧ سعد بن عمران انصاری - محمد بن حارث انصاری ۹ - یزید بن سليط انصاری ۱۰ - محمد بن جعفر بن سعد اسلمی که نویسنده وصیتنامه دیگری از موسی بن جعفر علیه السلام است : موسی بن جعفر گواهی میدهد که شایسته پرستش جز خدای یکتای بی انباز نیست و اینکه محمد بنده و فرستاده اوست و اینکه روز قیامت بدون شک آمد نیست و اینکه خدا هر که را در گور است زنده میکند، و اینکه زنده شدن پس از مردن حق است و وعده خدا حق است و حساب حق است و داوری حق است و ایستادن در برابر خدا حق است و آنچه محمد صلى الله عليه و آله آورده، حق است و آنچه روح الامین (جبرئیل) نازل کرده، حق است. بر این عقیده زندگی کردم و بر این عقیده میمیرم و بر این عقیده از گور بر می خیزم انشاء الله و نیز ایشان را گواه گرفت که این وصیتنامه به خط خودش است که وصيت جدم امیر المؤمنین علی بن ابیطالب و محمد بن علی امام باقر علیه السلام را حرف به حرف استنساخ کرده ام و وصیّت جعفر بن محمد عليه السلام هم مانند این است، همانا من به علی وصیت میکنم و پسران دیگرم را همراه او می سازم به شرط اینکه او بخواهد و آنها را شایسته تشخیص دهد و دوست داشته باشد که تثبیتشان کند و اگر نخواست و دوست داشت که خارجشان کند، اختیار با اوست و با وجود او ایشان اختیاری ندارند.
و نیز وصیت نمودم به او و به پسرانم ابراهیم و عباس و قاسم و اسماعیل و احمد سرپرستی موقوفات و اموال و بردگان و کودکانم را که بازماندگان منند و نیز ام احمد را ولی سرپرستی زنانم با علی است نه با آنها و تولیت ثلث موقوفه پدرم و ثلث خودم نیز تنها با او است که در هر راه خواهد به مصرف رساند و نسبت به آنها حق صاحب مال را نسبت به مالش دارد، اگر خواهد بفروشد یا به بخشد یا واگذار کند یا به کسانی که نام بردم یا دیگرانی که نام نبردم صدقه دهد اختیار با اوست او به جای من است در این وصیت نسبت به مال و اهل و فرزندانم و اگر بخواهد برادرانش را که در نوشته ام نام بردم ثابت بدارد و اگر نخواهد اختیار دارد که خارجشان کند، بر او سرزنشی نیست و کسی حق رد کردن او را ندارد و اگر دریافت که حال آنها نسبت به زمانی که من از ایشان جدا میشوم تغییر کرده مانند عروض، جنون و سفه و خیانت حق دارد ایشان را تحت سرپرستی خود در آورد و اگر یکی از آنها بخواهد خواهر خود را به شوهر دهد جز به اجازه و فرمان او حق ندارد، زیرا او به امر ازدواج فامیلش آشناتر است و هر سلطان یا هر شخصی از مردم که از او جلوگیری کند یا او را نسبت به آنچه در این مکتوب ذکر نمودم یا نسبت به اشخاصی که نام بردم از زنان و کودکان مانع شود از خدا و رسولش بیزاری جسته و خدا و رسولش نیز از او بیزار باشند و لعنت و خشم خدا و لعنت لاعنان و ملائکه مقربین و پیغمبران و مرسلین و تمام مؤمنین بر او باد. و هیچکس از سلاطین حق ندارند او را از کاری باز دارند من از او دادخواهی و بستانکاری ندارم و برای هیچیک از فرزندانم نزد او مالی نیست و هرچه گوید درست است، اگر کم کند، او خود بهتر داند. و اگر زیاد کند او همچنان راستگو است و مقصود من از وارد کردن فرزندانی را که در وصیت وارد کردم تنها از نظر احترام به نام و تکریم آنها بوده، و کنیزانی که از من اولاد دارند آنهایی که خود بمانند و با حجاب باشند اگر او بخواهد آنچه در زندگی من داشتند به آنها بدهد و هر کدام از آنها که شوهر کند دیگر حق ندارد به حرمسرای من باز گردد مگر در صورتی که علی رأی دیگری دهد. و دخترانم نیز همچنانند و جز به رأی و مشورت او نه هیچ برادر و نه مادری و نه هیچ سلطان و نه هیچ عموئی حق دارد دخترانم را شوهر دهد اگر این کار را بکنند با خدا و رسولش مخالفت کرده و با سلطنت خدائی جنگیده اند، علی به ازدواج فامیل خودش بیناتر است، اگر خواهد به شوهر دهد میدهد و اگر خواهد ترک کند ترک میکند من به آن زنها همچنانکه در مکتوبم نوشته ام وصیت کرده ام و خدا را بر آنها گواه گرفته ام و علی و ام احمد هم گواهند و هیچکس را نرسد که وصیت مرا بر خلاف آنچه ذکر کردم و نام بردم ظاهر سازد و منتشر کند هر که بدی کند بر خود کرده و هر که نیکی کند به خود کرده است پروردگارت به بندگان ستمگر نیست و درود خدا بر محمد و خاندانش،هیچ سلطان و شخص دیگری حق ندارد این وصیتنامه را که پائینش را مهر کرده ام، پاره کند. کسی که چنین کند لعنت و خشم خدا و لعنت لاعنان و ملائکه مقربین و جمعیت پیامبران و مؤمنان از مسلمین بر او باد و تنها علی حق دارد وصیت مرا بگشاید.
سپس در جای امضاء نوشت و مهر کرد ابو ابراهیم موسی بن جعفر و گواهان و کتب و ختم ابوابراهيم و الشهود و صلى الله على محمد و على آله (اصول کافی جلد یک) چنانکه ملاحظه میشود در همه جا و برای تمام امور از علی یعنی علی بن موسى الرضا عليهما السلام نام برده شده و صریحاً فرزندش علی را به وصایت و جانشینی خود برگزیده بدین نظرات روشن گردید. حضرت رضا علیه السلام از چهره های درخشان اسلام و بشریت و از بزرگترین مردان علمی جهان و شخصیت بی نظیر آن بزرگوار از هر زمانی آشکارتر و نمایانتر گردید که پس از پدر بزرگوارش طبق وصیت موسی بن جعفر پرچمدار مقام امامت و مشعلدار راه هدایت عالم تشیع شد.