حضرت رضا علیه السلام و ولایت عهدی :
چند روزی که از ورود حضرت به مرو گذشت و تشریفات معموله خاتمه یافت مأمون شخصاً خدمت حضرت رسید و بعد از مقدماتی عرض نمود چون میدانم از هر حیث کاملاً شایستگی دارید روی این نظر میخواهم به شما پیشنهاد تفویض خلافت کنم حضرت در جواب فرمود : چنین پیشنهادی را نخواهم پذیرفت».
چون مأمون از تکرار و اصرار این موضوع نتیجه ای نگرفت عرض نمود اینک پیشنهاد دیگری به شما میکنم و امیدوارم مورد پذیرش واقع گردد و آن این که ولایتعهدی را به شما واگذار می نمایم و شما قبول کنید. حضرت در این باره نیز اظهار ناخورسندی و کراهت داشت لیکن وقتی اصرار و ابرام زیاد مأمون را دید ناچار شد .
گویند با حالت اندوه موافقت فرمود که ولایتعهدی را طبق شروطی به عهده گیرد .
آن شروط عبارت از این بود که در امور مملکتی دخالت نداشته باشد امر و نهی ننماید، فتوی و حکمی ندهد ولایتی را به کسی واگذار نکند . مأمون همه این شروط را قبول کرده .
٦- عهد نامه :
مأمون راجع به ولایتعهدی حضرت رضا علیه السلام عهدنامه مفصلی به خط خود نگاشت و آن حضرت در ظهر آن عهدنامه به خط شریف خود سطوری چند مرقوم فرمود .
چون متن عهدنامه مبسوط و طولانی است از نقل آن در اینجا خودداری میشود .