سفر به بهشت  ( 13 ) شماره‌ی 7036

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > سفر امام رضا (عليه السلام) از مدينه تا مرو > هنگامه خروج از مدينه

خلاصه

وداع با مدینه مامون نامه می نوشت امام قبول نمیکرد پیشش برود مامور فرستاد هر طور شده امام را بیاورد. روز خداحافظی بود امام برای وداع به حرم رسول خدا رفت نزدیک قبر با صدای بلند گریه میکرد از قبر جدا می شد دوباره برمی گشت و گریه میکرد. چندبار همین کار را کرد اشکها روان بود یکی به امام گفت شما که راهی سفر هستید پس چرا این طور؟ امام گفت از جوار جدم بیرون می روم و در غربت از دنیا می روم از خانواده اش کسی را هم راه نبرد جواد کوچکش را بغل گرفت و گفت ای رسول خدا به شما می سپارمش گفت جواد امام بعد از من است. با بقیع هم همان طور وداع کرد میان خاندانش و خانواده اش آمد گفت برایم گریه کنید تا صدای تان را بشنوم همه مردم همراه اهل بیت امام رضا (ع) گریه کردند. امام که از مدینه میرفت کینه مامون در دل مردم مدینه جا گرفت.

متن

وداع با مدینه

مامون نامه می نوشت امام قبول نمیکرد پیشش برود مامور فرستاد هر طور شده امام را بیاورد. روز خداحافظی بود امام برای وداع به حرم رسول خدا رفت نزدیک قبر با صدای بلند گریه میکرد از قبر جدا می شد دوباره برمی گشت و گریه میکرد. چندبار همین کار را کرد اشکها روان بود یکی به امام گفت شما که راهی سفر هستید پس چرا این طور؟ امام گفت از جوار جدم بیرون می روم و در غربت از دنیا می روم از خانواده اش کسی را هم راه نبرد جواد کوچکش را بغل گرفت و گفت ای رسول خدا به شما می سپارمش گفت جواد امام بعد از من است. با بقیع هم همان طور وداع کرد میان خاندانش و خانواده اش آمد گفت برایم گریه کنید تا صدای تان را بشنوم همه مردم همراه اهل بیت امام رضا (ع) گریه کردند. امام که از مدینه میرفت کینه مامون در دل مردم مدینه جا گرفت.

مخاطب

نوجوان ، جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کتاب داستان كوتاه ، کتاب معارفی