یک قمقمه دریا  ( صص 24-31 ) شماره‌ی 7094

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > ولايتعهدی > ولايتعهدی امام رضا (عليه السلام)
سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره سياسی > ولايتعهدی

خلاصه

ریان بن صلت به امام رضا گفت: «بعضی ها می گویند که علی بن موسی از زهد سخن میگفت اما ولیعهدی مأمون را پذیرفت!» امام فرمودند:...

متن

ولايتعهدى

تنها چاره مأمون

نهضتهای علویان همه جا را فرا گرفته بود.(1) برخی از قیام های علویان در روزگار مأمون عبارت اند از الف قیام این طاطا، از نوادگان امام حسن مجتبی در کوفه به همراهی سردار معروفش ابوالسرایا که حتی پس از وفات این طباطبا نیز ادامه یافت و حدود ۲۰۰ هزار نفر کشته برجا گذاشت، ب، قیام محمد دیباج فرزند امام جعفر صادق، در مکه و حجاز ج قيام اسماعیل بن موسی بن جعفر در فارس د. قیام محمد بن حسین بن حسن در یمن هـ قيام جعفر بن زیدبن علی در واسط و قیام زید بن موسی بن جعفر، برادر امام رضا و معروف به زید النار در بصره و قیام ابراهیم بن موسی بن جعفر در یمن که او علاوه بر یمن مکه را نیز به تصرف خود درآورد. ) عرب ها از کشته شدن امین که نماد حکومت عربی بود خشمگین بودند ایرانیان و خراسانیان دل بسته اولاد علی بودند مأمون گیر افتاده بود، راه چاره تنها علی بن موسی الرضا بود که علویان و اعراب و ایرانیان همه او را سید و آقای خود میدانستند و این آغاز یک توطئه بود: توطئه ولایتعهدی .

24

ولايتعهدى

امید دلها

مأمون از امام رضا خواست فرد موثقی را معرفی کند تا او را به حکومت شهری بگمارد که اهل آن علیه مأمون خرابکاری می کردند. امام فرمودند:

... شرطم در قبول ولایتعهدی این بود که در این امور وارد نشوم... من در مدینه که بودم سوار استر خودم میشدم و در کمال آزادی و آرامش در کوچه های آن رفت و آمد می کردم ..... نوشته من در شرق و غرب حكم قانون داشت؛ پس میبینی که ولیعهدی تو چیزی به من نداده است! (1) محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا ، ج ۲، ص ۳۸۰ و ۳۸۱. )

25

ولا يتعهدى

مانند یوسف پیامبر

ریان بن صلت به امام رضا گفت: «بعضی ها می گویند که علی بن موسی از زهد سخن میگفت اما ولیعهدی مأمون را پذیرفت!» امام فرمودند:

خدا میداند که من این را نمیخواستم اما وقتی بین قبول ولیعهدی و کشته شدن باید یکی را انتخاب می کردم قبول ولیعهدی را انتخاب کردم وای بر آنان آیا نمی دانند که یوسف رسول خدا بود؛ اما وقتی ضرورت حکم کرد، سرپرستی خزاین عزیز مصر را پذیرفت !

مرا با اکراه و اجبار وادار کردند مرا تا مرز نابودی بردند از همه اینها گذشته من در دایره ولایتعهدی وارد نشدم مگر مانند کسی که از آن خارج شده باشد.(1) يعنى ولا يتعهدی تو هیچ سودی به حال من ندارد و من هیچ بهره ای از آن نمی برم و شرط هم کرده ام که در هیچ کاری دخالت نکنم ) من نزد خدا شکایت میبرم و از او یاری میخواهم !(2) محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق) ، عيون اخبار الرضا ، ج ۲، ص ٣١٢ . )

26

ولا يتعهدى

اگر خلافت مال توست ....

مأمون به امام رضا گفت: «من فضل و علم و زهد و پارسایی و عبادت تو را میدانم و میدانم که برای خلافت از من شایسته تری!»

امام فرمودند:

من به بندگی خدا افتخار میکنم و با زهد و بی میلی به دنیا امیدوارم که از شر آن نجات یابم و با پرهیز از حرام امید به پاداش الهی بسته ام و با تواضع و فروتنی در دنیا امیدوارم که نزد خدا سربلند باشم.

مأمون گفت: «من می خواهم خودم را از خلافت عزل کنم و تو را خلیفه کرده و با تو بیعت کنم!

امام فرمودند:

اگر خلافت مال توست و خدا به تو داده حق نداری آن را به دیگران واگذار کنی و لباسی را که خدا بر تنت پوشانده است.

به تن دیگران بپوشانی و اگر مال تو نیست باز حق نداری

چیزی را که مال تو نیست به من بدهی .(1) ا محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا ، ج ۲، ص ۳۱۲ و ۳۱۳ )

27

ولا يتعهدى

من شهید میشوم نه خلیفه

مأمون اصرار کرد: باید قبول کنی امام رضا فرمودند: «اگر به میل من باشد هرگز قبول نمی کنم!»

روزها گذشت و تلاش مأمون بی نتیجه ماند و به امام گفت: «اگر خلافت را نمی پذیری ولیعهد من باش تا پس از من تو خلیفه باشی!»

امام فرمودند:

پدرم موسی بن جعفر از قول پدرانش از قول امیر مؤمنان علی و ایشان از قول رسول خدا برایم نقل کرد که من پیش از تو با سم و مظلومانه شهید خواهم شد و فرشتگان آسمان و زمین برایم گریه خواهند کرد و در سرزمین غربت در کنار هارون الرشید دفن خواهم شد

مأمون گفت: «من زنده باشم و کسی جرأت کند تو را بکشد یا حتی به تو اسائه ادب کند؟!» او خوب میدانست که امام چه می گوید (1) محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا ، ج ۲، ص ۳۱۳ و ۳۱۴ )

28

ولا يتعهدى

می پذیرم؛ اما ...

مأمون گفت: «ای پسر رسول خدا با این سخنان میخواهی شانه خالی کنی و این مسئولیت را نپذیری تا مردم بگویند علی بن موسی زاهد و بی اعتنا به مال و مقام است؟! امام رضا فرمودند: «به خدا از هنگامی که خدا مرا آفریده است. دروغ نگفته ام و به خاطر دستیابی به دنیا اهل زهد نبوده ام و میدانم که تو چه قصدی داری

گفت: «چه قصدی دارم؟»

امام پرسیدند: «در اَمانم؟»

گفت: «بلی»

حضرت فرمودند: «تو میخواهی با این کار بگویی علی بن موسی الرضا اهل زهد و پرهیز از دنیا نبوده است بلکه این دنیاست که از او پرهیز کرده بود ندیدید چطور ولایتعهدی را به طمع خلافت پذیرفت ؟!

مأمون عصبانی شد و گفت: تو همیشه طوری با من رفتار میکنی که ناراحت شوم فکر کردی از دست من در امانی به خدا قسم اگر ولیعهدی را قبول نکنی تو را مجبور خواهم کرد و اگر باز هم نپذیری گردنت را خواهم زد امام فرمودند: خدا مرا نهی کرده است که خودم را به هلاکت افکنم. اگر قصه چنین است می پذیرم؛ اما با این شرط که کسی را عزل و نصب نکنم و رسم و روشی را تغییر ندهم! (1) ا محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا ، ج ۲، ص ۳۱۴ و ۳۱۵ )

29

ولا يتعهدى

آغاز یک سند

سند ولایتعهدی امام رضا این طور آغاز شده است.

بسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

سپاس و ستایش خدایی را سزد که هرچه اراده کند انجام میدهد و هیچ کس توان سرپیچی از فرمان او را ندارد. به هیچ وجه نمیتوان چیزی بر فرمان و اراده او افزود و به هیچ روی نمی توان از اجرای مقدراتش سر باز زد. او چشم های خیانت کار را میشناسد و از آنچه در سینه ها پنهان است. آگاهی دارد... .(1) ا محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا ، ج ۲، ص ۳۲۸ )

امام رضا با این چند جمله که در آغاز سند ولایتعهدی خود نوشته اند، تسلیمشان را در برابر فرمان خدا اظهار و توطئه دشمن خود را نیز آشکار کردند.

30

ولا يتعهدى

ادامه سند

امام در همان سند نوشتند: مأمون ولایتعهدی و فرمانروایی این سرزمین بزرگ را به من واگذار کرد تا اگر بعد از او زنده بمانم این منصب و جایگاه از آن من باشد. »(1) ۱. محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا ، ج۲، ص ۱۴۶؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة في معرفة الأئمة، ج ۲، ص ۱۳۳۷ محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۴۹، ص ۱۱۴۱ عزیز الله عطاردی، مسند الامام الرضا المقدمة، ص ٧٠. )

این نوشته از شهادت زودهنگام امام خبر می داد.

31

مخاطب

نوجوان ، جوان

قالب

سخنرانی ، کتاب داستان كوتاه