7- نماز زیارت
شیخ صدوق؛ نقل نموده است :
مردی از اهل بلخ با غلام خود به قصد زیارت حضرت رضا علیه السلام حرکت نمودند؛ و پس از رسیدن به حرم مطهر آن حضرت مشغول زیارت گردیدند و بعد از فراغ از زیارت شخص بلخی در جانب سر مقدس امام هشتم علیه السلام مشغول نماز شد؛ و غلام نیز به طرف پایین پای مبارک رفت و به نماز ایستاد.
چون هر دو از نماز فارغ شدند سر به سجده نهادند و سجده هر دو به طول انجامید تا این که شخص بلخی زودتر از غلام سر از سجده برداشت و دید که غلام هنوز در سجده است.
پس او را صدا کرد و گفت ای غلام آیا میل داری که آزاد شوی؟
غلام گفت: بلی.
گفت: تو را در راه خدا آزاد کردم و فلان کنیزم را نیز که در بلخ است آزاد کرده و به تو تزویج نمودم و به فلان مبلغ مهریه را خودم ضامن هستم. همچنین آن ملکم را برای شما و اولاد شما و نسل شما وقف کردم و این امام بزرگوار را شاهد بر این قضیه قرار دادم.
غلام از شنیدن این سخنان به گریه درآمد و در حالی که سوگند می خورد گفت به خدا سوگند اکنون که در سجده بودم همین حاجات را از خدای عالی درخواست میکردم و از برکت صاحب این قبر شریف به این حاجات و خواسته های خود رسیدم.(1) 1 - عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج 2، ص 283 ، ح 7 . )