روزگار چنین مجلسی ندیده بود.
بزرگان ،یهود ،نصاری صابئین متکلمین آتش پرستان ، زرتشتیان، اطبا ......
نوفلی گفت: «آقا اینها اهل مغالطه اند. بدعت میگذارند. برای انکار آمده اند نه حقیقت وارد مجلسشان نشوید. »
امام خندید:« میترسی شکستم دهند؟ »
- به خدا نمی ترسم اما.....
امام بلند شد. هنوز میخندید میدانی مأمون کی پشیمان می شود؟ وقتی دلیلهایم را بر اهل تورات با تورات بر اهل انجیل با انجیل بر اهل زبور با زبور بر صابئین به عبری بر پارسیان هند به فارسی بر اهل روم به رومی و بر اصحاب مقالات به لغاتشان بشنود. آن وقت مکرش را بر خودش برگشته میبیند. »(بحار ألانــــوار ط بیــــروت، ج10 ص303/ عیون أخبار الرضــــا علیه السلام، ج1، ص158 )