شنیده بودم اخرس در مکه به امام رضا الله ناسزا می گوید.
وارد مکه شدم کاردی خریدم گشتم تا پیدایش کردم ایستادم در کمینش از مسجد که بیرون می آمد میکشتمش .
غلام امام رضا سریع خودش را رساند به من نامه ای داد دستم :
«بسم الله الرحمن الرحيم به حقی که من بر تو دارم قسمت می دهم که اخرس را اذیت نکن خداوند محافظم است، کفایت می کند. »
راست میگفتند امام رئوف است؛ حتی با دشمنانش . ( مناقب آل أبــــی طالــــب علیهم السلام ، ج4 ص 360)