مهارت های ارتباط موثر در سیره امام رضا  ( صص99-102 ) شماره‌ی 7263

موضوعات

سيره امام رضا (عليه السلام) > سيره تربيتی ‌ اخلاقی > سخنان اخلاقی امام > خشم و غضب

خلاصه

همان گونه که خداوند مهر و محبت را در وجود انسان قرار داد خشم و روحیه سرزنش را نیز در وجود وی به ودیعت نهاد استفاده به موقع از هر کدام می تواند اثر بخش باشد. در احادیث غضب هنگامی مطرود است که انسان را از راه حق خارج کند...

متن

استفاده به جا از سرزنش و غضب

شاید چنین به ذهن متبادر شود که خشم در فرایند ارتباط مؤثر جایگاهی ندارد و حتی از موانع ارتباط محسوب شود به نظرم اگر این خصوصیت اخلاقی در کنترل فرد باشد و به خوبی مدیریت شود نه تنها مانع نیست بلکه موجب اثر بخشی ارتباط خواهد بود.

درشتی و نرمی به هم در به است.

چو فاصد که جراح و مرهم نه است (2) سعدی شیرازی مصلح بن عبدالله گلستان سعدی، ص ۳۰۷ )

همان گونه که خداوند مهر و محبت را در وجود انسان قرار داد خشم و روحیه سرزنش را نیز در وجود وی به ودیعت نهاد استفاده به موقع از هر کدام می تواند اثر بخش باشد.

در احادیث غضب هنگامی مطرود است که انسان را از راه حق خارج کند.(3) الدر النظيم في مناقب الأئمة الهاميم، ص ۶۹۱)

در سیره رضوی به خوبی این خصال مدیریت شده است؛ به طوری که امام رضا در مناظره با اصحاب ادیان نهایت ادب نرم خویی و احترام را به کار میبرد.(4) التوحيد، ۱۳۹۸، صص ۴۱۸ -۴۳۰ )

در عین حال در مواجهه با مسلمانی که شبهاتی در عصمت پیامبران مطرح میکرد در عین استدلال عقلی محکم، ابتدا از در سرزنش مخاطب برای در افکندن چنین شبهاتی در می آمد. امام رضا در جواب آن مسلمان چنین میفرماید:

ويحك يا عَلَى اتَّقِ اللَّهَ وَ لَا تَنْسُبْ إِلَى أَنْبِيَاءِ اللَّهِ الْفَوَاحِشَ وَ لَا تَتَأَوَّلْ كِتَابَ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ بِرَأْيك. (1) ۱. صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص ۱۹۰ عيون اخبار الرضاء الله، ج ۱، ص ۱۹۲. )

وای بر تو ای علی از خداوند بترس و به پیامبران خداوند نسبتهای زشت مده و کتاب خداوند را با رأی خود تفسیر مکن

همچنین در احادیث رضوی بروز خشم در چهره امام رضا را می توان احساس کرد؛ از جمله در حدیثی که حاجب مأمون با نثار عناوینی زشت سعی در متهم کردن امام به قرار گرفتن در جایگاه اعجاز برای فریب مردم را دارد. سپس حاجب از امام درخواست عملی را میکند که بنا بر گفته راوی خشم امام را هویدا میکند

.... وَكَانَ الْحَاجِبُ أَشَارَ إِلَى أَسَدَينِ مُصَوَّرَينِ عَلَى مَسْنَدِ المأمون الَّذِي كَانَ مُسْتَئِداً إِلَيْهِ وَكَانَا مُتَقَابِلِينَ عَلَى الْمَسْنَدِ فَغَضِبَ عَلَى بْنُ مُوسَى وَ صَاحَ بِالصُّورَتِينِ دُونَكُمَا الْفَاجِرَ فَافْتَرِسَاهُ وَ لَا تُبْقِيَا لَهُ عَيْناً وَ لَا أَثَراً فَوَثَبَتِ الصُّورَتَانِ وَ قَدْ عَادَنَا أَسَدَينِ فَتَنَاوَلَا الْحَاجِبَ وَ رَضَاهُ وَ رَضَّضَاهُ وَ هَشَمَاهُ وَ أَكِلَاهُ وَ لَحَسَا دَمَهُ وَ الْقَوْمُ يَنْظُرُونَ مُتَحَيرِينَ مِمَّا يَبْصِرُونَ .... (2) عيون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۷۱. )

.... حاجب اشاره کرد به صورت دو شیر که در متکای مأمون نقش شده بودند و مأمون به آنها تکیه داده بود و حضرت رضا و حاجب هر دو مقابل او بودند. در این هنگام حضرت رضا در غضب شد و آثار خشم و ناراحتی در چهره اش نمایان شد و به دو شیر پرده اشاره فرمود این فاجر را دریابید.

آن دو شیر ناگهان بر آن مرد حمله آوردند و او را پاره پاره کردند و گوشت و استخوان او را چنان خوردند که اثری از او در زمین دیده نشد. مردم حاضر در جلسه از این موضوع حیران و متعجب شدند.

در ادامه حدیث مشخص است که این برخورد امام نه تنها موجب نفرت جمع از امام نمیشود بلکه جمع را تحت تأثیر خود قرار میدهد.

در گفتگوی امام با مرد زندیق نیز امام ابتدا با شیوه پرسش و پاسخ و تحریک قوه استدلال مرد وجود خداوند را اثبات میکند و بعد از شنیدن پاسخ وی که حاکی از اقناع اوست زبان به سرزنش وی می گشاید و به تفصیل سایر براهین را در توحید برای مرد اقامه میکند.(1) ۱. همان، ج ۱، ص ۱۳۱. ) شبیه همین برخورد را امام در گفتگو با ابوقره دارد که طی آن امام با آوردن استدلالهایی از قرآن کریم درباره عدم تلبس ذات باری تعالی به صفات به ابوقره می فرماید:

أَمَا تَسْتَحُونَ؟ مَا قَدَرَتِ الزَّنَادِقَةُ أَنْ تَرْمِيَهُ بِهَذَا أَنْ يَكُونَ يَأْتِي مِنْ عِنْدِ اللَّهِ بِشَيْءٍ ثُمَّ يَأْتِي بِخِلَافِهِ مِنْ وَجْهِ آخَرٍ ؟(1) عيون اخبار الرضا علية، ج ۱، ص ۹۵؛ التوحيد، ص ۱۱۱.)

آیا شما با اظهار این مطالب شرم نمی کنید؟ زنادقه قدرت ندارند این چنین سخن بگویند آیا جایز است که از طرف خداوند سخنی بگوید و بار دیگر بیاید و به طریق دیگری بر خلاف سخن اول خود مطلبی بگوید؟

همچنین در این موضوع امام رضا از پدران خود نقل میکند که پیامبر در هنگامی که به حق عمل نمیشد چهره اش متغیر می گشت؛ به طوری که شناخته نمیشد در عین اینکه هنگام غضب روی خود را بر می گرداند:

.... فَإِذَا تُعُوطِيَ الْحَقُّ لَمْ يَعْرِفُهُ أَحَدٌ وَ لَمْ يَقُمْ لِغَضَبِهِ شَيْءٌ حَتَّى يُنْتَصَرَ لَه ... وَ إِذَا غَضِبَ أَعْرَضَ بِوَجْهِهِ وَ أَشَاحَ وَ إِذَا فَرِحَ غَضَ طَرْفَه ..... (2) عيون اخبار الرضا ء، ج ۱، ص ۳۵۱ )

هنگامی که مشاهده میکرد به حق عمل نمی شود چهره اش متغیر میگشت به اندازه ای که شناخته نمی شد... و هرگاه غضب مینمود چهره خود را بر می گردانید و اعراض میکرد و هرگاه خوشحال می شد چشم هایش را می بست.

مخاطب

جوان ، میانسال ، کارشناسان و صاحبنظران

قالب

سخنرانی ، کارگاه آموزشی ، کتاب معارفی