نصیحت
در ابتدای این فصل به مواردی که بعضی از روان شناسان درباره موانع ارتباط اشاره میکردند پرداختیم که از آن جمله نصیحت کردن بود. باید توجه داشت که در بدو امر نصیحت مورد تأکید متون دینی است، ولی در بعضی موارد به دلیل ماهیت از بالا به پایین بودن کم اثر است و گاه نتیجه عکس خواهد داشت. جالب آن که در گفتار رضوی نیز رگه هایی از این ملاحظه را میتوان یافت. برای مثال گروهی از اهل خراسان از خاندان سادات به دلیل کارهای ناشایست ایشان گله میکنند که جواب امام در این باره شنیدنی است:
جَاءَ قَوْمٌ بِخُرَاسَانَ إِلَى الرَّضَاءَ فَقَالُوا إِنَّ قَوْماً مِنْ أهل بيتك يَتَعَاطَوْنَ أُمُوراً قَبِيحَةً فَلَوْ نَهَيتَهُمْ عَنْهَا فَقَالَ لَا أَفْعَلُ فَقِيلَ وَ لِمَ قَالَ لِأَنِّي سَمِعْتُ أَبِي يَقُولُ النَّصِيحَةُ خشنة.
مرا با ایشان کاری نیست زیرا پند و نصیحت خشونت می آورد. (1) 1. عيون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۹۰؛ صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج ۲، ص ۵۸۱ )
البته باید مد نظر داشت که با توجه به استفاده امام از نصیحت در قبال دیگر افراد حتی مأمون که نمونه های آن را در طول تحقیق مشاهده کرده ایم شرایط نصیحت و اثر بخشی آن مد نظر حضرت بوده است و این مسئله را باید در شرایط امر به معروف و نهی از منکر در دین مبین اسلام جستجو کرد. به نظر می رسد این حدیث شریف میتواند در سیاست گذاری های ما درباره امر به معروف در فرهنگ رضوی مورد توجه باشد.